فروشگاه لوازم خانگی رنگین کمان

مجهزترین فروشگاه لوازم خانگی در کاشان

فروشگاه لوازم خانگی رنگین کمان

مجهزترین فروشگاه لوازم خانگی در کاشان

رنگین کمان مجهزترین فروشگاه لوازم خانگی در کاشان است که با تجربه بسیار بالا و با ارائه محصولات با کیفیت و خدمات پس از فروش بسیار عالی چندین سال است که به مردم شریف کاشان خدمت رسانی می کند. و همه کاشانی های عزیزی می توانند با خیال راحت از این فروشگاه لیست کامل جهیزیه عروس را خرید کنند. این فروشگاه نمایندگی دوو در کاشان به عهده دارد که این امر باعث شده که محصولات بسیاری از این برند معروف و با سابقه را با قیمت مناسب به مشتریان عزیز ارائه دهد

  • ۰
  • ۰

ویدئو، یکی از فرمت‌های محتوایی جذاب است که نه تنها تصویری واقعی از آنچه در حال وقوع است، ارائه می‌دهد، بلکه اشتراک‌گذاری آن‌ها در تمامی پلتفرم‌ها به آسانی انجام می‌شود. مخاطبین به ویدئو‌ علاقه بسیاری دارند، زیرا فهم آن ساده است و برایشان سرگرم‌کننده نیز می‌باشد. بر اساس گزارش ارائه‌‌شده توسط hubspot، 54 درصد از مصرف‌کنندگان مایل به تماشای ویدئو از برندهای مورد علاقه‌شان هستند و بحث ویدئو مارکتینگ از مهم ترین محتوای های است که شرکت های بازاریابی دیجیتال در قالب خدمات دیجیتال مارکتینگ ارائه می کنند

 

محبوبیت محتوای ویدئویی

 

محبوبیت محتوای ویدئویی

 

 

همچنین، بر اساس گزارش hubspot، محتواهای ویدئویی نسبت به محتواهای نوشتاری و تصویری، به یادماندنی‌ترین محتواها هستند. اغلب ویدئوها دارای داستان‌سرایی هستند و این ویژگی داستان‌سرایی، باعث می‌شود محتوای ویدئویی برای طمان طولانی‌تری در ذهن مخاطب بماند.

 

به یادماندنی بودن محتوا

 

 

بازاریابان نیز به ویدئو علاقه دارند، زیرا ROI (بازگشت سرمایه)بالایی برایشان ایجاد می‌کند. بر اساس آمار منتشرشده توسط HubSpot، حدود 81 درصد از کسب‌وکارها از ویدئو برای بازاریابی استفاده می‌کنند. در حال حاضر، استفاده از بازاریابی ویدئویی برای هر کسب‌وکاری به شدت توصیه می‌شود، نه فقط به دلیل اینکه سایرین از آن استفاده می‌کنند، بلکه دلایل قانع‌کننده بسیاری برای استفاده از ویدئو مارکتینگ وجود دارد که در اینجا به تعداد از آن‌ها اشاره می‌کنیم:

 

1- ویدئو مارکتینگ باعث افزایش چشم‌گیر تعامل کاربران می‌شود. (Higher Engagement)

تعامل بیشتر کاربران با ویدئو مارکتینگ

نکته‌ای که باید توجه داشت، این است که برند شما تنها یک نام نیست، شما باید آن برند خود را وارد دنیای واقعی کنید. ویدئو، محتوایی است که به شما کمک می‌کند برند خود را به صورت واقعی‌تری معرفی کنید. در واقع، ویدئو مارکتینگ، راوی داستان برند شما است. مردم نیز با داستان ارتباط بیشتری برقرار می‌کنند؛ زیرا داستان‌سرایی می‌تواند احساسات مخاطب را تحت تاثیر قرار دهد. همچنین، وجود تصاویر جذاب، موسیقی، لحن صدا و … در ویدئو، تاثیرگذاری آن را افزایش می‌دهد.

 

امروزه، مردم نسبت به قبل مشغله‌های بیشتر و زمان کمتری برای مطالعه توضیحات طولانی محصولات دارند. بنابراین، ویدئو بهترین راه معرفی محصولات به مخاطبان و جلب توجه آن‌ها است. حتی تنبل‌ترین کاربران هم با ویدئو ارتباط برقرار می‌کنند. بنابراین، هنگام برنامه‌ریزی‌ پست‌های بلاگ و شبکه‌های اجتماعی، حتماً ویدئو را در نظر داشته باشید؛ زیرا تمایل مخاطبان به برقراری ارتباط، کامنت گذاشتن و به اشتراک‌گذاری ویدئوها، 10 برابر سایر محتواها است. حتی وجود ویدئو در ایمیل‌ها نیز باعث افزایش دو برابری نرخ کلیک می‌شود و منجر به بهبود ایمیل مارکتینگ نیز می‌شود.

 

 

2- ویدئو مارکتینگ، باعث افزایش نرخ تبدیل و افزایش میزان فروش می‌شود. (Video Boosts Conversions and Sales)

ویدئوها باعث افزایش فروش می‌شود

حقیقت غیرقابل انکاری که درباره محتوای ویدئویی وجود دارد، این است که به طرز شگفت‌انگیزی باعث افزایش میزان فروش می‌شود. همچنین، تجربه ثابت کرده است که اضافه کردن ویدئو در صفحه فرود محصول، باعث افزایش 80 درصدی نرخ تبدیل (conversion rate) می‌شود. فرقی ندارد که ویدئوی شما در چه طبقه‌‌بندی قرار می‌گیرد، در هر صورت، باعث افزایش نرخ تبدیل می‌شود. بر اساس گزارش Social Media Today، حدود 90 درصد از مصرف‌کنندگان ادعا می‌کنند که تماشای یک ویدئو از محصول به آن‌ها کمک می‌کند تا درباره خرید تصمیم‌گیری کنند. طبیعتاً هرچه تعداد مخاطبان بیشتری به مشتری تبدیل می‌شوند، میزان فروش نیز بیشتر می‌شود. مطالعات Wyzowl نشان داده است که 74 درصد از کاربرانی که یک ویدئوی توضیحی درباره محصول تماشا می‌کنند، آن محصول را خریداری می‌کنند.

 

از آنجایی که قوی‌ترین حس انسان، حس بینایی است و اغلب اطلاعاتی که وارد مغز انسان می‌شوند، بصری هستند، این اعداد و ارقام خیلی عجیب به نظر نمی‌رسند. اما نکته مهم این است که از چنین فرصتی به خوبی استفاده کرد. در صورتی که تاثیر یک عکس، به اندازه 1000 کلمه باشد، تصور کنید که تاثیر ویدئو، چقدر است؟

 

 

 

3- ویدئوها منجر به بهبود سئوی وب‌سایت شما می‌شود. (Improved SEO)

 

بدون شک، استفاده از ویدئو در بازاریابی محتوا منجر به بهبود سئو می‌شود و ما در خدمات سئو که ارائه میکنیم حتما از ویدئو نیز استفاده میکنیم به طور کلی، موتورهای جستجو، ویدئوها را به عنوان محتواهای باارزش و باکیفیت تلقی می‌کنند. تماشای ویدئوها باعث می‌شود تا کاربران زمان بیشتری را در وب‌سایت شما سپری کنند. هرچه زمان صرف‌شده در وب‌سایت بیشتر باشد، اعتماد گوگل و سایر موتورهای جستجو به وب‌سایت شما نیز بیشتر می‌شود. بر اساس آمار منتشر شده توسط ComScore، در صورتی که در وب‌سایت خود، ویدئو داشته باشید، احتمال ظهور وب‌سایت شما در صفحه اول گوگل، 53 برابر می‌شود. همچنین، وب‌سایت‌هایی که دارای ویدئو هستند، افزایش 41 درصدی ترافیک ارگانیک را نسبت به سایر وب‌سایت‌ها تجربه کرده‌اند. این آمار، اهمیت ویدئو مارکتینگ در سئو را به خوبی نمایش می‌دهد.

ویدئو مارکتینگ باعث افزایش ROI می‌شود. (Video Shows Great ROI)

 

مدیااد، به شما کمک می‌کند تا کمپین‌های تبلیغاتی کسب‌وکار خود را در معتبرترین وب‌سایت‌های ایرانی اجرا کنید و برند خود را در مقابل چشم مخاطبان هدفتان قرار دهید و فروش خود را چندین برابر کنید.

با وجود اینکه تولید ویدئو، کار ساده و کم‌هزینه‌ای نیست، اما 83 درصد از کسب‌وکارها می‌گویند که تولید و انتشار ویدئو، نرخ بازگشت سرمایه بالایی برایشان ایجاد کرده است؛ زیرا چندین برابر آنچه هزینه کرده‌اند را از طریق ویدئو مارکتینگ بدست می‌آورند. حال هرچه میزان بودجه صرف‌شده برای ویدئو مارکتینگ کمتر باشد، اما تاثیرگذاری خوبی در کاربران ایجاد کند، نرخ ROI بالاتری بدست می‌آورد.

 

از آن جایی که علم همواره در حال پیشرفت است، موبایل‌ها و ابزارهای آنلاینی که برای تولید و ویرایش ویدئوها وجود دارند نیز پیشرفته‌تر می‌شوند که می‌توان با استفاده از آن‌ها و با صرف هزینه کمتر، ویدئوهای خوبی تولید کرد. همانطور که در بخش‌های قبل هم اشاره شد، ویدئو مارکتینگ انواع مختلفی دارد و همیشه نیازی به صرف هزینه زیاد برای تجهیزات تولید ویدئو نیست، بلکه این، محتوای ویدئو است که باعث تاثیرگذاری و موفقیت آن می‌شود. حتماً خودتان نیز با ویدئوهایی روبرو شده‌اید که حرفه‌ای نبوده‌اند و حتی با دوربین موبایل ضبط شده‌اند، اما مورد توجه بسیاری از مردم قرار گرفته و به صورت ویروسی بین مردم به اشتراک گذاشته شده‌اند. بنابراین، در صورتی که بتوانید ویدئوهای تاثیرگذار با هزینه کمتری تولید کنید، نرخ بازگشت سرمایه بیشتری نیز بدست می‌آورید.

 

 

 

4- ویدئو مارکتینگ برای برند شما اعتماد ایجاد می‌کند. (Video Builds Trust)

افزایش اعتماد با ویدئو مارکتینگ

کاربران با محتواهایی ارتباط برقرار می‌کنند که اعتمادشان را جلب می‌کند. به طور کلی، ایجاد اعتماد، شرط اساسی برای افزایش میزان فروش است و باید به صورت یک هدف جدی توسط کسب‌وکارها دنبال شود. ایده اصلی بازاریابی محتوا، جلب اعتماد مخاطبان و برقراری ارتباط طولانی‌مدت با مخاطب است. به منظور جالب اعتماد مخاطبان، هدف نهایی خود که افزایش فروش است را برای مدتی متوقف کنید و به این فکر کنید که چگونه می‌توانید اطلاعات مفید و جالبی را در اختیار مخاطبین قرار دهید. بهترین محتوای ممکن برای درگیر کردن مخاطبان و جلب اعتماد آن‌ها، ویدئو است.

 

در واقع، مخاطبان مایلند محصولات یا خدمات مورد نظر را به صورت واقعی ببینند و کاربرد آن را با چشم ببینند تا دید بهتری نسبت به محصولات بدست آورند و در نهایت، قانع به خرید آن محصول شوند. ویدئو مارکتینگ به آن‌ها کمک می‌کند تا اطلاعات مورد نیاز درباره محصول و برند را به صورت ساده بدست آورند و به آن اعتماد کنند. هدایت مستقیم کاربران به صفحه خرید، بدون دادن اطلاعات مفید درباره محصول، به ندرت باعث اعتماد مخاطب و تبدیل او به مشتری می‌شود. ویدئو مارکتینگ، بهترین راه برای ایجاد حس اعتماد در مخاطب است و در دنیای بازاریابی مدرن، یک ضرورت محسوب می‌شود. جالب است بدانید که 57 درصد از مصرف‌کنندگان می‌گویند که تماشای ویدئوهای محصول مورد نظر، تصمیم آن‌ها برای خرید آنلاین را قطعی‌تر می‌کند.

 

 

5- ویدئو مارکتینگ موفق، شما را منحصر به فرد می‌کند. (video make you unique)

منحصر به فرد بودن با ویدئو مارکتینگ

آیا می‌خواهید از سایر برندها متمایز باشید؟ منحصر به فرد بودن، نکته قابل توجهی در افزایش میزان فروش است که با تولید و انتشار ویدئوهای باکیفیت امکان‌پذیر خواهد شد. در واقع، ویدئو مارکتینگ می‌تواند منحصر به فرد شما را تضمین کند، اما تولید ویدئوهای باکیفیت و متمایز از رقبا نیز به تلاش بیشتری نیاز دارد. هیچگاه فراموش نکنید که ویدئوهایی که تولید می‌کنید، نماینده‌ای از برند شما هستند؛ بنابراین، باید به اندازه کافی تاثیرگذار باشد. استفاده از داستان‌سرایی جذاب و انتشار ویدئو در رسانه‌های مناسب، مهم‌ترین پارامترها در منحصر به فرد برند شما است.

 

منبع

  • رنگین کمان
  • ۰
  • ۰

به نظر شما چرا یک فروشگاه آنلاین، از 500 نفر بازدید کننده در روز، فقط 3 نفر را به خریدار تبدیل می‌کند؟ چرا تعداد زیادی از مشتریان در میانه کار، سبد خریدشان را نصفه‌کاره رها کرده و از سایت خارج می‌شوند؟یک فروشگاه اینترنتی موفق و پرفروش، چند ویژگی مهم دارد که با داشتن این فاکتورها احتمالا کاربران بیشتری اقدام به خرید می‌کنند. البته در مقالۀ دیگری با عنوان «فاکتورهای یک فروشگاه اینترنتی موفق و پرفروش» به بعضی از این فاکتورها اشاره کرده‌ایم. سایت یکی از مهم ترین ابزاری های دیجیتال مارکتینگ است در این مطلب تمرکزمان بیشتر روی عملیات فروش محصول است. با اجرای نکاتی که می‌گوییم، سایت فروشگاهی‌تان پتانسیل بیشتری برای افزایش نرخ تبدیل مشتری به خریدار خواهد داشتنرخ تبدیل آشنایی کمی دارید،.

 

افزایش فروش فروشگاه اینترنتی
 

افزایش فروش فروشگاه اینترنتی

چگونه فروش محصول در سایت فروشگاهی‌مان را زیاد کنیم؟

شاید از نظر خودتان کمپین فروشگاه اینترنتی و خرید اینترنتی مشتریان شما بدون نقص باشد. اما قول می‌دهم با مطالعه جزئیاتی که در ادامه برای شما می‌نویسم، یک یا چند ایراد بزرگ در آن پیدا می‌کنید. به سراغ مرحله اول برویم:

1. مسیر خرید مشتری را مشخص کنید

اولین مرحله از راه اندازی یک کمپین فروش موفق، این است که چرخه فروشتان را مشخص کنید. منظور چیست؟ هر نوع محصول نسبت به قیمت، ماهیت و مخاطبان هدفش، چرخه فروش متفاوتی دارد. در حالت عادی مخاطب جدید حاضر نیست 7 میلیون تومان پولش را بدون شناخت قبلی در سایت شما و برای خرید دوره آموزشی‌تان پرداخت کند.

در مقابل، همین مشتری مقاومت خاصی برای پرداخت 30 هزار تومان و خرید یک کادوی کوچک از سایت شما ندارد. پس نسبت به نوع محصولتان باید مشخص کنید که چرخه محصول به چه صورت باشد؟ مشتری از چه طریق وارد سایت شما شود و بعد از چه مدت محصولتان را بخرد؟

مثلا یک چرخه مناسب برای فروش دوره 7 میلیون تومانی به این صورت است:

 

 

ورود کاربر از نتایج جستجو گوگل به سایت شما

در این مرحله باید بتوانید با تولید محتوای مناسب واز آن مهمتر گرفتن و انجام خدمات سئو ، جایگاه خوبی برای سایت‌تان کسب کنید تا بتوانید وردی ارگانیک، رایگان و از آن مهم تر هدفمند بگیرین.

مشاهده جزئیات کامل دوره مورد نظر

برای اطلاع رسانی هم از خود سایت می‌توانید استفاده کنید، هم از طریق شبکه‌های مجازی یا کانال‌های ارتباطی دیگر. کاربر بعد از جستجو، با اطلاعاتی از دوره شما روبرو می‌شود و بیشتر در جریان آن قرار می‎‌گیرد.

ارائه یک ویدیوی آموزشی یا کاتالوگ رایگان در مورد محصول و در مقابل دریافت ایمیل یا شماره تماس از او

گاهی توضیحات صفحه محصول، به‌اندازه کافی مخاطب را برای خرید قانع نمی‌کند. برای جلب بیشتر اعتماد و توجه او، پیشنهاد می‌کنیم در ازای گرفتن نشانی از کاربر مانند ایمیل، یک ویدیوی آموزشی یا کاتالوگ رایگان در اختیار او قرار دهید. با این کار، یک سرنخ از کاربر نیز به‌دست آورده‌اید.

و در نهایت بعد از جلب اعتماد، پیشنهاد خرید دوره

حالا با احتمال بیشتری مشتری محصولتان را می‌خرد! باز در این مرحله نیز باید، با یک پیشنهاد هوشمندانه مشتری را ترغیب به خرید کنید.

بنابراین باید نسبت به محصولتان، مشخص کنید مخاطب باید برای خرید چه پروسه‌ای را طی کند؟ نیاز است از گوگل وارد سایت‌تان شود یا شبکه‌های اجتماعی بهتر اعتماد او را جلب می‌کند؟ چه محتوایی بیشتر برایش جذاب است؟ و خیلی از سوالاتی که با توجه به مخاطب و محصولتان باید برای آن‌ها جواب‌هایی داشته باشید.

2. فرآیند پرداخت را بهینه کنید

قبل از خرید همواره در ذهن مشتری، یک ترس و مقاومت وجود دارد؛ حالا کافی است یک مشکل در صفحات پرداخت سایت‌تان وجود داشته باشد یا یک بهانه به او بدهید تا کلا بیخیال خرید از شما شود.

 

برای قطعی شدن خرید توسط مشتری و کاهش سبدهای خرید رها شده، فرآیند خرید را تا جای ممکن برای او ساده کنید؛ برای نهایی شدن خرید از حداقل تعداد مراحل استفاده کنید؛ نیازی نیست برای خرید همۀ مشخصات شجره و خانواده‌اش را هم بگیرید. پس تا جای ممکن فیلدهای پرداخت را ساده کنید تا مشتری در سریع‌ترین زمان ممکن آنها را پر کند و بدون تأخیر وارد صفحه پرداخت بانکی شود.

3. توضیحات کاملی برای محصول بنویسید

کاربری که برای خرید یک محصول، امکان مشاهده حضوری آن را ندارد، معمولا سؤالاتی در ذهنش وجود دارد. اگر با مراجعه به سایت شما، پاسخ تمام سؤالاتش را بگیرد، ذهنش کم کم برای خرید آماده می‌شود.

به عنوان نمونه، سایت موبایل دات‌آی‌آر یا دیجی کالا را مشاهده کنید. من حتی اگر قصد خرید از آنها را هم نداشته باشم، همیشه قبل از خرید یک تلفن همراه، برای مشاهده جزئیات محصول، پرسش و پاسخ و نظرات کاربران به این دو سایت سرمی‌زنم. چون آنها در ذهن من به عنوان یک راهنمای مفید ثبت شده‌اند.

برای راهنمای کامل نوشتن توضیحات محصول اینجا را کلیک کنید.

4. هزینه‌های اضافی را همان ابتدا به مشتری نمایش دهید

چند ماه پیش یک محصول کادویی شیک در یکی از سایت‌های فروشگاهی مشاهده کردم. زمانی که قصد پرداخت هزینه‌اش در مرحلۀ هایی را داشتم، ناگهان 15 هزار تومان هزینه ارسال به صورت‌حسابم اضافه شد. با اینکه قیمت محصول از بقیه فروشگاه‌ها کمتر بود؛ باز هم صفحه مرورگر را به کلی بستم و از خرید منصرف شدم.

مطمئن باشید نمایش ندادن هزینه‌های اضافی به مشتری، آنهم در ابتدای کار، فروش‌تان را بیشتر که نمی‌کند، هیچ؛ ممکن است تعدادی از مشتریان‌تان را هم از دست بدهید. پس از همان اول تمامی هزینه‌هایی که به غیر از هزینه محصول باید پرداخت شود را به او نمایش دهید؛ هزینه‌هایی مثل مالیات بر ارزش افزوده، پیک، پست و هزینه‌های دیگر.

5. فرآیند خرید را در موبایل بررسی کنید

 

همینطور که در راه منزل در مترو نشسته‌اید، تصمیم می‌گیرید قیمت یک محصول را در سایت بررسی کنید یا آن را سفارش کنید. تلفن همراه خود را درآورده و وارد سایت فروش می‌شوید. اما متاسفانه سایت موردنظر، برای موبایل ریسپانسیو نیست؛ اندکی بعد صفحه سایت را می‌بندید.

مطمئن باشید نرخ کاربران موبایلی سایت شما، از 40 درصد بیشتر است و ممکن است تا 80 درصد هم برسد، همچنین طبق الگوریتم جدید گوگل به اسم mobile first index ابتدا نسخه موبایلی سایت‌ها بررسی و ایندکس می‌شود. پس حتما حتما طراحی سایت ریسپانسیو یا واکشن‌گرا را جزو مهم‌ترین معیارها‌ی‌تان قرار دهید. با استفاده از سایت‌ساز/ فروشگاه‌ساز پرتال شما از این بابت خیالتان راحت است.

بعد از ایجاد کوچک‌ترین تغییرات در سایت‌تان، مطمئن شوید که تغییرات جدید در صفحات موبایل به خوبی نشان داده می‌شود. همینطور فرآیند فروش و مخصوصا صفحات پرداخت سایت باید کاملا بهینه و ریسپانسیو باشند.

6. اعتماد مشتری را به‌دست آورید

همین یکی دو روز پیش بود که اخبار شبکه یک سیما، از افزایش آمار فیشینگ و کلاه برداری‌های اینترنتی خبر می‌داد... احتمالا افراد با شنیدن این خبر، کمی نسبت به خرید اینترنتی بدبین شده‌اند.

بنابراین از همان ابتدا خیال مشتری را راحت کنید که روش‌های پرداختی سایت شما کاملا امن است. در قسمتی از سایت مثل فوتر، لوگو درگاه پرداخت‌های معتبرتان مانند اینماد را قرار دهید و در روند خرید هم به مخاطب اطلاع بدهید که با وجود این درگاه‌ها نیاز به نگرانی ندارد. راستی جدیدترین راهنمای دریافت اینماد را هم می‌توانید در بلاگ ما بخوانید.

یک پیشنهاد: ضمانت بازگشت محصول، تأثیر بسیاری در جلب اعتماد مشتری دارد و خیالش را بابت خرید راحت می‌کند. اگر برای‌تان مقدور است این امکان را در خریدتان در نظر بگیرید.

7. مخاطب را به طرفدار تبدیل کنید، نه فقط خریدار

اگر امکانش بود، این قسمت از مقاله را با فونتی دو برابر بزرگتر از قسمت‌های قبلی نمایش می‌دادیم تا بهتر متوجه اهمیتش بشوید. جالب است بدانید. بخش عمده مخاطبان شما، در بازدید اولشان از سایت شما، خرید نمی‌کنند. البته که تعدادی از آنها ممکن است بازهم به سمت شما برگردند. اما این یعنی باید بقیه‌شان را از دست بدهیم؟‌ نه! ما باید تلاش کنیم تا جای ممکن همان مخاطبان اولیه را به خریدار تبدیل کنیم.

اما چطور؟ راهکارهای مختلفی پیش رویتان است؛ استفاده از سرنخ مشتری، ویدئو مارکتینگ، تبلیغات، تولید محتوای جذاب.

در ادامه چند مقاله مرتبط به این موضوع در پرتال را به شما معرفی می‌کنیم که مطمئنا مطالعه آنها دید وسیع‌تر و بهتری برای ایجاد ارتباط دائم با مخاطبان به شما می‌دهد:

افزایش فروش فروشگاه اینترنتی

چگونه تعامل (engagement) کاربران در سایت را بالا ببریم؟

تأثیر معجزه آسای تایید اجتماعی یا social proof در فروش

8. تجربه خرید را برای مشتریان شخصی سازی کنید

اینکه سایت X برای ارسال ایمیل به من از اسمم استفاده می‌کند، روی محصول دلخواهم تخفیف می‌گذارد، خریدهای قبلی‌ام را می‌داند و در زمان ورود به سایت محصولات مشابه را به من پیشنهاد می‌کند، باعث می‌شود احساس بهتری نسبت به خرید از آن داشته باشم. هرچه سعی کنید خریدها و ارتباطتان با کاربرها را شخصی سازی کنید، نرخ تبدیل سایت را افزایش می‌دهید و کمپین فروش موفق تری خواهید داشت.

اتفاقا ما یک مقاله راجع به همین موضوع در بلاگ داریم؛ پیشنهاد می‌کنیم آن را مطالعه کنید.

9. وب سایت‌تان را به‌روز کنید

تصویر زیر را ببینید؛

بروز رسانی سایت برای افزایش فروش

این، سایت شرکت اپل در سال 1998 است. به نظر شما، چنین وب سایتی هنوز هم می‌تواند برای مشتری جذاب باشد و اعتمادش را جلب کند؟ تمامی سایت‌های فروشگاهی و غیر فروشگاهی معروف، در طول فعالیت خودشان چندین بار بروز یا اصطلاحا "ریدیزاین" شده‌اند. سایت پرتال هم طی این چندین سال فعالیت بارها و UX خود را تغییر داده تا به سلیقه مخاطبان وب فارسی، در حال حاضر نزدیک شود.

سایت فروشگاهی‌تان را هر چند وقت یکبار بروز رسانی کنید تا همیشه برای کاربران جذابیت داشته باشد.

10. از نقش شبکه‌های اجتماعی در افزایش فروش غافل نشوید

مطمئن باشید اگر در کنار بازاریابی در فضای سایت، در شبکه‌های اجتماعی هم دست به فعالیت بزنید، نتیجه بسیار خوبی می‌گیرید. چون تعدادی زیادی از مخاطبان‎‌تان را در شبکه‌های اجتماعی می‌توانید پیدا کنید. نمونۀ آن، محبوب‌ترین شبکه اجتماعی یعنی اینستاگرام است که هزاران نفر در آن مشغول فروش محصولات و خدمات خود هستند.

کلام آخر؛ همیشه رو به بهبود باشید

امروز سبک طراحی "فلت" در طراحی سایت رواج دارد و فردا یک سبک دیگر. امروز از طریق محتوای رایگان ایمیل کاربران را دریافت می‌کنید، شاید سال دیگر تکنیک بهتری پیدا شود.

همانطور که نوع فعالیت‌ها و استانداردهای امروز در فضای اینترنت نسبت به 5 سال قبل، تغییرات زیادی کرده است؛ از این به بعد هم شاهد همین تغییرات خواهیم بود. اینکه امروز سایت فروشگاهی استاندارد و فروش موفقی داشته باشیم؛ دلیل مناسبی نیست که فکر کنیم شرایط‌مان در سال دیگر هم به همین منوال باشد؛ البته درصورتی که نخواهیم خودمان را با شرایط منطبق کنیم.

منبع

  • رنگین کمان
  • ۰
  • ۰

سئو یکی از مهم ترین کانال های دیجیتال مارکتینگ است که معمولاً در نخستین گام‌های آشنایی با موتورهای جستجو و مباحث مربوط به سئو، دو اصطلاح را زیاد می‌خوانید و می‌شنوید: سئو داخلی و سئو خارجی.

این درس به تعریف و توضیح این دو اصطلاح اختصاص یافته است. لازم به تأکید است که برای تکنیک‌های سئو داخلی و خارجی درس‌های جداگانه‌ای در نظر گرفته شده و خواهد شد. بنابراین درس حاضر، صرفاً به توضیح چهار نکته‌ی کلیدی محدود شده است. لازم است که بدانید در صورت کسب و کار شما نیاز به انجام پروژه سئو دارد با ما تماس بگیرید.

 

 

سئو داخلی و سئو خارجی و تفاوت سئو داخلی با سئو خارجی

 

آیا فهرست معتبری از فاکتورهای مهم در سئو وجود دارد؟

طبقه‌بندی فاکتورها و تکنیک‌های سئو

تعریف سئو داخلی سایت

تعریف سئو خارجی سایت

آیا فهرست معتبری از فاکتورهای مهم در سئو وجود دارد؟

کافی است با عبارت SEO Ranking Factors در گوگل جستجو کنید تا ده‌ها هزار مطلب و نوشته در این زمینه پیدا کنید (مثلاً فهرست Backlinko).

 

همان‌طور که در تاریخچه سئو و موتورهای جستجو توضیح دادیم، الگوریتم‌های جستجو، خصوصاً موتور جستجوی گوگل، به تدریج از شکل ساده‌ی مکانیکی (در حد بررسی کلمات کلیدی) به الگوهای بسیار پیچیده‌ی هوشمند و تطبیق‌پذیر رسیده‌اند.

 

به این معنا که کسی که به سراغ جستجو با گوگل می‌رود، با یک ماشین یادگیرنده‌ی قدرتمند رفته که با هر سرچ کاربران، نسبت به لحظه‌ی قبل، هوشمند‌تر می‌شود و خود را با شرایط محیطی جدید (شامل محتوای وب و نیازهای کاربران) بیشتر و بهتر تطبیق می‌دهد.

https://sadeghsb1.livejournal.com/profile

 

طبقه‌بندی فاکتورها و تکنیک‌های سئو

با توجه به تعداد و تنوع فاکتورهایی که به نظر می‌رسد در سئو مهم هستند، لازم است که آن‌ها را طبقه‌بندی کنیم تا استفاده از این فاکتورها و به‌کارگیری‌شان ساده‌تر باشد.

 

این نوع طبقه‌بندی‌ها کاملاً سلیقه‌ای هستند و شما هم بسته به تجربه‌ی خود می‌توانید طبقه‌بندی مناسبی را طراحی کنید و به‌کار بگیرید.

 

 

مثلاً ما در متمم دو نوع طبقه‌بندی داریم:

 

فاکتورهای ساختاری در مقابل فاکتورهای محتوایی (که طبیعتاً بر اساس آن‌ها، تکنیک‌های ساختاری و تکنیک‌های محتوایی هم شکل می‌گیرند).

فاکتورهای سئوی تولید محتوا در مقابل فاکتورهای سئوی بازسازی و بازآفرینی محتوا (که این‌ها هم طبیعتاً تکنیک‌های خودشان را به همراه می‌آورند).

اما در میان انواع دسته‌بندی‌های قابل تصور، یکی از رایج‌ترین و شناخته‌شده‌ترین دسته‌بندی‌ها، تقسیم اصول و تکنیک‌های سئو به دو دسته‌ی سئو داخلی (On-page SEO) و سئو خارجی (Off-page SEO) است که در ادامه هر یک را به صورت بسیار مختصر تعریف می‌کنیم (+/+).

 

تعریف سئو داخلی

سئو داخلی را به زبان ساده می‌توان به این صورت تعریف کرد:

 

وقتی از سئوی داخلی یا On-page SEO حرف می‌زنیم، منظورمان کار کردن روی همه‌ی اصول، ابزارها و تکنیک‌ها در وب‌سایت خودمان است؛ یعنی جاهایی که اختیار و کنترل کامل روی آن‌ها داریم.

 

پس مثلاً وقتی روی عنوان اصلی مطلب و عناوین فرعی، کلمات کلیدی به‌کار رفته در متن، لینک سازی داخلی، آدرس URL، ساختن یک سنگ زیربنا (Cornerstone)، افزایش سرعت سایت و یا کاهش بانس ریت وقت می‌گذارید، مشغول بهینه سازی داخلی سایت یا On-page SEO هستید.

 

تعریف سئو خارجی

 

احتمالاً با توضیحاتی که درباره‌ی سئو داخلی سایت ارائه شد، تعریف سئو خارجی سایت را حدس می‌زنید:

 

وقتی از سئوی خارجی یا Off-page SEO حرف می‌زنیم، منظورمان تلاش و تمرکز بر روی وضعیت محتوا و سایت ما از نگاه دیگران است؛ یعنی جاهایی که معمولاً اختیار و کنترل کامل روی آن‌ها نداریم.

 

اگر در تعدادی از شبکه های اجتماعی اکانت ساخته‌اید و می‌خواهید با استفاده از الگوی هاب و اسپوک (قطب و اقمار) ترافیک را از جاهای دیگر به وب‌سایت خود بیاورید و از طرفی، به گوگل هم نشان دهید که در فضاهای دیگر هم سایت و مطلب شما اشاره شده، می‌توانید این فعالیت‌ها را بخشی از سئوی خارجی تلقی کنید.

 

هم‌چنین اگر در وبلاگ و سایت‌های دیگران کامنت می‌گذارید و به مطالب خودتان لینک می‌دهید؛ یا مطالبی را به عنوان مهمان در وبلاگ دوستان‌تان منتشر می‌کنید (تا به صورت مستقیم و غیرمستقیم به نوشته‌هایتان اشاره شود)، باز هم در حال بهینه سازی سایت با تکنیک‌های سئو خارجی هستید.

 

توجه داشته باشید که تفاوت سئو داخلی و سئوی خارجی صرفاً در این است که تلاش‌ها در کدام قلمرو (داخل سایت یا بیرون آن) انجام می‌شود. اما در نهایت، همه‌ی آن‌ها از جنس بهینه‌سازی برای موتورهای جستجو هستند.

 

بنابراین، با وجودی که حرف زدن از تأثیر نسبی این دو دسته تکنیک، منطقی و قابل درک است، اما باید همواره به خاطر داشته باشیم که سئو داخلی و سئو خارجی مکمل یکدیگر هستند و موتورهای جستجو چنین تفکیکی را قائل نیستند و این بحث، صرفاُ یک طبقه بندی است.

 

من صادق باقری هستم از لینک زیر وارد سایت شوید : 

https://sadeghbagheri.ir/

 

همان‌طور که در ابتدای درس اشاره شده، این مطلب صرفاً در حد معرفی دو اصطلاح سئو داخلی و سئو خارجی بود و قرار نبوده در آن، به جزئیات تکنیکی بپردازیم. تکنیکهای سئو داخلی و خارجی در درس‌های مستقل، مطرح شده و در آینده نیز تکمیل‌ خواهد شد.

 

 

اگر دیدگاهی مطرح می‌کنید، بر اساس قوانین کامنت‌گذاری، وارد جزئیات تکنیکی که به درس‌های آتی مربوط هستند نشوید و نکات کلی‌تر را مطرح کنید.

همواره به تجربیات خودتان (و نه مطالب پراکنده در وب) ارجاع بدهید و مشخصاً بگویید که در کدام سایت و سئوی کدام مطلب، چه کاری انجام داده‌اید و چه نتیجه‌ای گرفته‌اید.

 

منبع : متمم

  • رنگین کمان
  • ۰
  • ۰

در این مقاله از وبلاگ مدیااد به بررسی یکی دیگر از روش های بازاریابی آنلاین یا دیجیتال مارکتینگ به نام بازاریابی شبکه های اجتماعی می پردازیم و علاوه بر تعریف بازاریابی شبکه های اجتماعی، تکنیک های این نوع بازاریابی، مزیت ها و معایب بازاریابی شبکه های اجتماعی را مورد بررسی قرار می دهیم.

 

مفهوم بازاریابی شبکه های اجتماعی (SMM) چیست ؟

 

با توجه به گسترش فضای شبکه های اجتماعی و استفاده روزافزون از پلتفرم های مختلف شبکه های اجتماعی، مانند لینکدین، فیسبوک، اینستاگرام، توییتر و …، شاید بارها اصطلاح بازاریابی شبکه های اجتماعی به گوشتان خورده باشد که ما در این مقاله این عبارت را کامل تر برایتان توضیح می دهیم. بازاریابی شبکه های اجتماعی به عنوان مثال بازاریابی در لینکدین  یک مدل از بازاریابی اینترنتی است که در آن از شبکه های اجتماعی به عنوان ابزاری برای بازاریابی در فضای وب استفاده می شود، هدف از بازاریابی شبکه های اجتماعی تولید محتوایی است که کاربر آن را در رسانه های اجتماعی به منظور کمک برای شناساندن برند کسب و کار شما، منتشر می کند.از بزرگترین مزیت های این نوع بازاریابی می توان به این اشاره کرد که در این نوع بازاریابی، کسب و کارها در زمان بسیار کوتاهی می توانند به مشتریان جدیدی دست پیدا کنند.

 

یکی از اصلی ترین قسمت های بازاریابی شبکه های اجتماعی، بهینه سازی شبکه های اجتماعی(SMO) است. مانند بهینه سازی موتورهای جستجو(SEO)، بهینه سازی شبکه های اجتماعی یک استراتژی برای هدایت کردن کاربران جدید به سمت وب سایت ها است.که این کار به دو  روش انجام می شود یا از طریق اضافه کردن لینک های شبکه های اجتماعی به محتوا مانند RSS و یا از طریق افزایش فعالیت در شبکه های اجتماعی مانند تولید پست های توییتری، آپدیت کردن محتوای مقالات و …

 

با توجه به تعریف بازاریابی شبکه های اجتماعی، بهتر است به بررسی تکنیک های موثر در این نوع بازاریابی بپردازیم:

 

بازاریابی شبکه های اجتماعی

 

بهترین تکنیک ها برای بازاریابی در شبکه های اجتماعی

 

برای داشتن کمپین موفقی در شبکه های اجتماعی علاوه بر داشتن یک استراتژی مناسب شبکه های اجتماعی، لازم است یک سری تکنیک هایی را در این زمینه در نظر داشته باشید که در ادامه به معرفی ۶ تکنیک موثر در شبکه های اجتماعی پرداخته ایم:

 

۱-اهداف خود را بیان کنید.

 

داشتن یک برنامه کامل و هدفمند از هدف موردنظرتان در استفاده از شبکه های اجتماعی بسیار لازم است. با اینکار تمام تلاش های شما برای یک بازاریابی موفق درست انجام می شود و براساس سایت bloggingwizard اگر اهداف تان را بنویسید، حدود ۳۰ درصد به موفقیت شما در کسب و کارتان اضافه خواهد شد.

 

۲-مخاطبین هدفتان را شناسایی کنید

 

ارتباط داشتن با مشتریان یکی از اصلی ترین نیازهای بازاریابی است که برای این منظور لازم است که مشتریان خود را بشناسید، با کمک روش های زیر می توانید به مخاطبین هدفتان نزدیک شوید و آنها را بشناسید:

 

 موقعیت جغرافیایی مخاطبین را در نظر داشته باشید.

در تالارهای گفتگو با مخاطبین خود مکالمه داشته باشید.

 

به کامنت های بلاگ ها پاسخ دهید و در بلاگ هایی که مخاطبین هدفتان به شما نزدیک است کامنت بگذارید.

 

تمام کامنت ها و سوالات را در شبکه های اجتماعی پاسخ دهید.

 

از ابزارهای آنالیز شبکه های اجتماعی برای گرفتن بازخورد استفاده کنید.

 

۳-از کارهایی که رقیبانتان میکند با خبر باشید.

 

قبل از آنکه بخواهید برای شبکه های اجتماعی تولید محتوا کنید بهتر است بدانید که رقیبانتان مشغول چه کاری هستند. در نظر داشتن اینکه رقیبان شما کجا هستند این دید را به شما می دهد که بتوانید استراتژی مناسب برای بازاریابی شبکه های اجتماعی تان داشته باشید.ولی هدف در اینجا این نیست که ایده رقیبان تان را بدزدید و یا کپی کنید بلکه از آنها در بهبود استراتژی تان کمک بگیرید.

 

۴-برای داشتن محتوای مناسب برنامه ریزی داشته باشید.

 

بازاریابی شبکه های اجتماعی حول داشتن محتوای مناسب می چرخد، به همین دلیل شما باید ایده ی عالی برای منتشر کردن مطالب بر اساس نیاز کسب و کارتان را داشته باشید. محتوای شما نباید نه خیلی جنبه تبلیغاتی داشته باشد و نه خیلی غیر مرتبط با برند تان باشد چون در این صورت تعداد کسانی که شما را آنفالو میکنند بیشتر خواهد شد. با توجه به تکنیک های شبکه های اجتماعی  سال ۲۰۱۹، محتوایی ویدیویی و محتوایی که خود کاربران تولید می کنند بسیار مورد توجه کاربران خواهد بود.

 

۵-در نظر داشتن زمان مناسب برای تولید پست ها

 

انتشار به موقع پست ها در شبکه های اجتماعی میتواند حس اعتماد و احترام به کاربران دهد. پس باید به این آگاهی برسید که چه زمانی برای انتشار پست در شبکه های اجتماعی  مناسب است که بتوانید با کاربران تعامل داشته باشید.

 

۶-آنالیز و تحلیل کاربران

 

پس از ایجاد استراتژی مناسب بازاریابی در شبکه های اجتماعی، برای موفق شدن کمپین هایتان در شبکه های اجتماعی بهتر است از ابزارهای تحلیلی برای آنالیز استراتژی تان استفاده کنید که راحت تر بتوانید بازاریابی تان را بهبود دهید.

 

مزیت بازاریابی شبکه های اجتماعی

 

مزیت های استفاده از بازاریابی شبکه های اجتماعی

 

مزیت های شبکه های اجتماعی میتواند به روش های مختلفی تعریف شود آن هم به این دلیل است که اهمیت آن از زوایای مختلفی مورد بررسی قرار میگیرد. در ادامه چندین مزیتی که شما از بازاریابی شبکه های اجتماعی برای برندتان انتظار دارید را برایتان آورده ایم:

 

داشتن مخاطبین هدفمند

دسترسی مستقیم به مخاطبین

 

افزایش آگاهی از برند

 

هزینه پایین اجرا

 

افزایش فروش وسرنخ

 

ایجاد ارتباط با افراد مختلف

 

معایب بازاریابی شبکه های اجتماعی در ایران

 

با توجه به نداشتن محدودیت در استفاده از انواع کانال های شبکه اجتماعی در تمام دنیا، این نوع بازاریابی بسیار رایجتر از قبل مورد توجه قرار گرفته است ولی در ایران به دلیل داشتن محدودیت هایی در استفاده از بعضی کانال های شبکه های اجتماعی  مانند فیسبوک، توییتر، هنوز بازاریابی در شبکه های اجتماعی در ایران به درستی انجام نمی شود و شاید به همین دلیل است که کسب و کارها برای به دست آوردن درآمد از فضای آنلاین به تبلیغات آنلاین مانند تبلیغات همسان، تبلیغات بنری، تبلیغات نمایشی و … روی می آورند.

منبع : مدیااد 

  • رنگین کمان
  • ۰
  • ۰

 بازاریابی در لینکدین یا لینکدین مارکتینگ (LinkedIn Marketing) چگونه است؟ آیا شما به دنبال رونق کسب و کار خود، ایجاد ارتباط شغلی با شرکای احتمالی و یا ایجاد مشارکت استراتژیک با همکاران خود هستید؟ شبکه اجتماعی لینکدین می تواند برند شما را به بیش از ۶۰۰ میلیون متخصص در سراسر جهان معرفی کند. برای شروع آماده هستید؟ استراتژی بازاریابی در لینکدین یکی از بهترین گزینه‌های پیش روی شماست. در این مقاله نکات مهمی وجود دارد که شما را راهنمایی می‌کند که چگونه از لینکدین برای بازاریابی، جذب مخاطبان و رشد کسب و کارتان استفاده کنید. در این مطلب به سه محور اصلی موفقیت بازاریابی در لینکدین اشاره خواهیم کرد و پتانسیل لینکدین را در این زمینه بررسی می‌کنیم. اکثر متخصصان در مشاوره دیجیتال مارکتینگ خود به ابزاری همچون لینکدین خیلی توجه میکنند و سعی میکنند در برنامه بازاریابی دیجیتالشان از آن استفاده کنند.

 

در واقع بازاریابی در لینکدین به این معناست که ما از این شبکه اجتماعی استفاده کنیم که بتوانیم هر چه بیشتر به اهداف تعریف شده در استراتژی‌های فروش خود نزدیک‌تر شویم. بدون شک در دنیای امروز بازاریابی و تبلیغات صرف به فروش مستقیم محدود نمی‌شود. ابتدا باید با برقراری ارتباط، خلق ارزش و تولید محتوا بتوانید رابطه خودتان را با مخاطبان شکل دهید و سپس محصولات و خدمات‌تان را ارائه کنید.

 

 

ضمن اینکه چون کسب و کارها و مدیران ارشد در این شبکه اجتماعی حاضر هستند، در نتیجه می‌توانید متوجه نیازها و درخواست‌های آنها شوید و متناسب با خواسته مشتریان محصولات و خدمات خود را عرضه کنید. از سوی دیگر می‌توانید از فضای خوب و رایگان این سایت برای بازاریابی محتوایی استفاده کنید تا مشتریان بیش از پیش با محصولات و خدمات شما آشنا شوند.

ناگفته نماند لینکدین می‌تواند یکی از بهترین ابزارهای موجود برای تحقیق و بررسی، اطلاع از جدیدترین ترندهای بازاریابی، بررسی دقیق رقبا و رصد فعالیت آنها، تحقیقات بازار، نیازسنجی، مدیریت بحران و ارائه بهتر خدمات مشتریان باشد.

 

نکات مهم بازاریابی در لینکدین

لینکدین یکی از بهترین شبکه های اجتماعی در زمینه‌ی مشاغل و تخصص‌های حرفه‌ای است. این شبکه اجتماعی در ایران چندان شناخته شده نیست. با این حال افراد حرفه ای و صاحبان مشاغل زیادی در ایران هستند که با پتانسیل‌های این شبکه اجتماعی آشنا هستند. اما آنها نیز همچنان در استفاده‌ی حرفه ای از این ابزار با چالش‌های زیادی مواجه هستند و نتوانسته اند به حد کافی بهره لازم را از لینکدین ببرند. دلیل این امر عدم آگاهی کامل در استفاده از لینکدین در بازریابی دیجیتالی است.

 

اگر بخواهید برای‌ کسب‌وکار خود در لینکدین بازاریابی کنید، باید یک صفحه کمپانی برای آن بسازید. در صفحه لینکدین کمپانی خود صرفاً به دنبال فروش محصولات خود نباشید بلکه در آغاز، اولویت شما باید به دست آوردن تعداد follower بیشتر باشد و این کار تنها با تولید محتوای مفید و جذاب برای مخاطبان ممکن است

مقاله بهینه سازی محتوا را مطالعه کنید 

در اینجا به نکات مهم در بازاریابی با لینکدین اشاره می‌کنیم که می تواند در این راستا کمک حال شما باشد.

 

 سه فاکتور مهم لینکدین مارکتینگ

تجربه نشان داده است که به طور کلی برای موفقیت در بازایابی با شبکه اجتماعی لینکدین، سه عامل زیر تاثیر گذار خواهد بود و توجه به هر یک از آنها الزامی است:

 

داشتن استراتژی مناسب برای بازاریابی در لینکدین و ارزیابی آن

تولید محتوای مناسب در راستای استراتژی بازاریابی تعیین شده

آگاهی از امکانات لینکدین و روش صحیح استفاده از آنها

در ادامه به هریک از این سه عامل تعیین کننده خواهیم پرداخت.

 

بازاریابی در لینکدین

 استراتژی بازاریابی در لینکدین

طراحی یک استراتژی روشن در بازاریابی با لینکدین اولین گامی است که شما باید برای موفقیت بردارید. داشتن استراتژی بازاریابی یعنی بدانید دقیقا کجا هستید و قصد دارید به کجا برسید. در واقع استراتژی شما مثل نقشه راهی است که شما را به مقصد رهنمون می سازد. برای داشتن یک استراتژی مناسب باید به سوالاتی مثل پرسش‌های زیر پاسخ روشنی بدهید:

 

چه کسانی مخاطبان هدف شما هستند و به طور کلی هدف شما از فعالیت در لینکدین چیست؟

صنایع مرتبط با حرفه‌ی شما چیست؟

در چه بازه زمانی قرار است به چه میزان پیشرفت برسید؟

بودجه شما چقدر است و چقدر میخواهید برای بازاریابی در لینکدین هزینه کنید؟

پلن شما برای تعاملات سازنده در لینکدین چیست؟                                                                                                                                  بازاریابی در لینکدین

 تولید محتوای مناسب برای بازاریابی در لینکدین

حال که استراتژی شما مشخص شده است، باید به تولید محتوای مناسب برای شبکه لینکدین خود بیندیشید. اما محتوای مناسب برای لینکدین ویژگی هایی دارد که باید با آن آشنا باشید. محتوای پست‌هایی که شما منتشر می‌کنید بسیار حائز اهمیت است. لینکدین یک محیط حرفه ای است. محتوای شما باید جدی و رسمی باشد. در اینجا خبری از پست های طنز و خانوادگی نیست. محتوای شما کاربران را وادار به تعامل با شما خواهد کرد. بنابراین برای تولید محتوای مناسب باید به موارد زیر دقت کنید.

 

مخاطبان شما چه کسانی هستند و چه نیازهایی دارند؟ محتوای شما باید بر اساس نیاز مخاطبانتان تنظیم شود.

از محتوای بصری بیشتر استفاده کنید. محتوا در قالب عکس و فیلم تاثیر بیشتری بر مخاطب میگذارد.

محتوای مناسب برای لینکدین باید متنی رسمی و در عین حال لحنی دوستانه داشته باشد.

موضوعی جدی و در عین حال جذاب و خلاقانه انتخاب کنید. از موضاعاتی با محوریت طنز، سیاست و مذهب پرهیز کنید.

سعی کنید از لینک های زیادی در متن محتوای خود استفاده نکنید زیرا این مورد میتواند تاثیر نامطلوبی بر دیدگاه مخاطبان داشته باشد.

از کلمات و عبارات کلیدی مناسب استفاده کنید.

به صفحه شرکت خود یک بک لینک ایجاد کنید. این موضوع به جهت افزایش رتبه شما در نتایج موتورهای جستجوگر ضروری است.

تولید محتوای بهینه شده را به طور منظم و در فواصل معیین منتشر کنید.

هشتگ‌های ترند متناسب با صنعت خود را پیدا کنید و در کنار محتوای خود از آنها استفاده کنید.

 استفاده مناسب از امکانات لینکدین

لینکدین امکانات بسیار زیاد و متنوعی در اختیار شما قرار میدهد که آگاهی از عملکرد آنها می تواند تاثیر بسیار زیادی در بازاریابی در لینکدین داشته باشد. برای دسترسی به برخی از امکانات لینکدین باید پول پرداخت کنید. در این راستا مقاله لینکدین پرمیوم را مطالعه بفرمایید. لینکدین در جهت کمک به بازاریابان دیجیتالی امکانات خاصی را در نظر گرفته است. مهم ترین ابزار و امکانات لینکدین در راستای بازاریابی را میتوان به صورت زیر فهرست کرد:

 

اکانت تجاری

ابزار جمع آوری داده مثل Campaign Manager و Reporting UI

لینکدین پرمیوم

محتواهای تبلیغاتی یا حمایت شده (Sponsored Content)

Analytics

InMail

 سخن آخر: بازاریابی دیجیتالی با لینکدین

استفاده مناسب از هر یک از ابزار و امکانات لینکدین نکات خاص خودش را دارد. همچنین نکات و ترفندهای مختلفی وجود دارد که شما را در مسیر تبدیل شدن به یک حرفه ای در لینکدین کمک می کند. اما همه این مسائل با هدف جذب مخاطب بیشتر صورت میگیرد. دیجیتال مارکتنیگ به مفهومی اشاره دارد که شامل طیف وسیعی از اقدامات در فضای دیجیتالی است که ما را در تعامل با مخاطبان بیشتری قرار میدهد. مواردی مثل سئو، استراتژِی محتوا، شبکه سازی، ایمیل مارکتینگ، بازاریابی موبایلی و … همگی در زیر مجموعه‌ی دیجیتال مارکتینگ قرار دارند. لینکدین برای بازاریابی دیجیتالی در بسیاری از این موارد قابلیت‌ها و امکانات مناسبی را در اختیار ما قرار داده است. در این راستا شما در لینکدین می‌توانید:

 

یک پروفایل حرفه‌ای و کامل ایجاد کنید و رزومه خود را در آن قرار بدهید

با دوستان و افراد مرتبط با حرفه‌ی خود تعامل کنید

مقالات و محتوای سئو شده را در صفحه خود منتشر کنید که این مقالات در نتایج جستجو دیده میشود

به سایت خود بکلینک بدهید

یک کمپین تبلیغاتی راه اندازی کنید

به طور همزمان یک اکانت شخصی و تجاری داشته باشید

بنابراین فعالیت در لینکدین می تواند تقریبا نیمی از انتظارات و اهداف شما از بازاریابی دیجیتالی را یکجا برآورده کند. لینکدین هنوز در ایران، ابتدای راه است و در آینده چیزهای زیادی از این شبکه اجتماعی خواهید شنید.

  • رنگین کمان
  • ۰
  • ۰

بازاریابی ربایشی، درونگرا یا جاذبه‌ای به هر نوعی از انواع مختلف بازاریابی اطلاق می‌شود که به‌جای تلاش در جهت جلب توجه مخاطب، به طور طبیعی (در هنگام نیاز مخاطب) باعث جذب وی به سمت شما (و خرید) می‌شود. به عبارت دیگر، در بازاریابی ربایشی به جای اینکه شما به سمت مشتری بروید، اقدامات و سیاست‌هایی را پیاده می‌کنید که نظر او به سمت شما جلب شود و خودش به سراغتان بیاید (نظر مشتری را به سمت خود جذب می‌کنید یا می‌رُبایید).

 

از جمله رایج‌ترین نمونه‌های بازاریابی ربایشی می‌توان به پست‌های وبلاگی، پادکست‌ها، خبرنامه‌های پرمحتوای ایمیلی، پست در شبکه‌های اجتماعی و ویدئوهای کاربردی و آموزنده اشاره کرد. در نقطه مقابل بازاریابی ربایشی یا درونگرا نوع دیگری از بازاریابی وجود دارد که با عنوان «بازاریابی برونگرا» (outbound marketing) شناخته می‌شود و از نمونه‌های رایج آن می‌توان پیام‌های بازرگانی تلویزیونی، تماس‌های سرد و ایمیل‌های تبلیغاتی را نام برد. با توجه به این نمونه‌ها باید تفاوت بین بازاریابی درونگرا و برونگرا برای شما واضح‌تر شده باشد.

 

بازاریابی ربایشی معمولاً چیزی است که مطلوب مصرف‌کننده بوده و چه بسا مصرف‌کننده به دنبال آن است؛ اما در سایر اقسام بازاریابی عمدتاً به تمایل یا اجازه مخاطب هدف توجه خاصی نمی‌شود. به همین دلیل از بازاریابی ربایشی با عنوان permission marketing یا بازاریابی اجازه‌ای نیز یاد می‌شود.

 

 

بازاریابی ربایشی از کجا پا به عرصه وجود گذاشت؟

احتمالاً علاوه بر سؤال «بازاریابی ربایشی چیست» کنجکاوید که بدانید این نوع جدید از بازاریابی از چه زمانی ابداع شده است. واقعیت این است که بازاریابی ربایشی چیز تازه‌ای نیست و سال‌های سال توسط شرکت‌های مختلف مورد استفاده قرار می‌گرفته است؛ اما از سال 2005 میلادی رسماً با این عنوان شناخته می‌شود. در این سال، مدیرعامل یکی از شرکت‌های معروف بازاریابی جهان از این عبارت استفاده کرد و در سال 2009 نیز به کمک یکی از همکاران خود کتابی را با عنوان «بازاریابی ربایشی: با استفاده از گوگل، شبکه‌های اجتماعی و وبلاگ‌ها پیدا شوید» را منتشر نمود. این کتاب و پست‌های سلسله وار وب‌سایت مزبور در رابطه با بازاریابی ربایشی در کنار اثربخشی فراوان آن به تدریج باعث افزایش معروفیت و محبوبیت این نوع از بازاریابی شد.

  • رنگین کمان
  • ۰
  • ۰

 

 

بازاریابی رسانه‌های اجتماعی یا SMM چیست؟

بازاریابی شبکه های اجتماعی  

 

SMM که مخفف عبارت  Social Media Marketing که به معنای بازاریابی رسانه‌های اجتماعی است، یکی ازخدمات دیجیتال مارکتینگ محسوب می‌شود. در صورت بازاریابی مناسب در این شبکه‌ها، می‌توانید حجم زیادی از مخاطبان را جذب کرده و به کسب‌وکار خود رونق ببخشید. با توجه به فعالیت بخش زیادی از جامعه در پلتفرم‌های اجتماعی مانند تلگرام، اینستاگرام، توئیتر و … حضور و بازاریابی در رسانه های اجتماعی، تقریباً برای هر کسب‌وکاری مفید واقع خواهد شد؛ اما باید در نظر داشته باشید که SMM یک کانال فروش مستقیم نیست و تنها ابزاری است برای کمک به فروش بیشتر، در واقع فروش را مستقیماً انجام نمی‌دهد و نیاز به زمان دارد؛ بنابراین، پیش از استفاده از این روش باید اهداف و نیازهای خود را بررسی کرده و سپس تصمیم بگیرید.

 

آیا به بازاریابی رسانه‌های اجتماعی یا SMM نیاز است؟

هزینه مارکتینگ در رسانه‌های اجتماعی نسبت به سایر روش‌های دیجیتال مارکتینگ بالاتر است؛ درنتیجه در ابتدا باید بررسی کنید که آیا واقعاً به SMM نیاز دارید؟ با وجود حجم بالای مخاطبان در شبکه‌های اجتماعی مختلف، تمامی کسب‌وکارها از بازاریابی در رسانه‌های اجتماعی بهره نمی‌برند، اما در کسب‌وکار خود موفق هستند. ابتدا باید انتظار خود از SMM را برای کسب‌وکارتان مشخص کنید و سپس از آن استفاده کنید. به‌صورت کلی می‌توان گفت که کسب‌وکارهای زیر به استراتژی SMM نیاز دارند:

 

محصولات مربوط به ورزش، سلامت و زیبایی

محصولات مربوط به کودکان

کالاهای لوکس

فروشگاه‌های بزرگ آنلاین

و کسانی که قصد سرمایه‌گذاری زیادی در تبلیغات دارند.

پیش‌نیازهای اجرای SMM

پس از پی بردن به این که قطعاً به روش SMM نیاز دارید، باید از توانایی اجرای این روش نیز اطمینان حاصل کنید. برای این موضوع، باید به سه عامل وب‌سایت، بودجه و آنالیتیکس توجه کنید. منظور از آنالیتیکس داشتن یک ابزار تحلیلی برای رصد نتایج کمپین‌ها است و در ادامه منظور از دو مورد دیگر را توضیح داده‌ایم:

مدیااد، به شما کمک می‌کند تا کمپین‌های تبلیغاتی کسب‌وکار خود را در معتبرترین وب‌سایت‌های ایرانی اجرا کنید و برند خود را در مقابل چشم مخاطبان هدفتان قرار دهید.

بدیهی است که SMM از طریق هدایت کاربران به وب‌سایت، باعث بالارفتن ترافیک وب‌سایت می‌شود و این وب‌سایت باید آمادگی پاسخ‌گویی به نیازهای مخاطبان را داشته باشد و در واقع ترافیک را به خریدار تبدیل کند. برای این منظور، راه ارتباطی در وب‌سایت قرار داشته باشد، مشتریان به ‌راحتی خرید کنند، قیمت‌ها را چک کنند، سفارش دهند یا تماس بگیرند. در صورتی‌ که چنین امکاناتی در وب‌سایت شما وجود ندارد، باید پیش از هزینه کردن برای SMM، وب‌سایت خود را به ‌گونه‌ای که برای خدمت‌رسانی به مشتریان مناسب باشد، دوباره طراحی کنید.

 

میزان بودجه موردنیاز برای حضور در شبکه‌های اجتماعی

پیش از اجرای SMM یا بازاریابی در رسانه‌های اجتماعی، باید میزان بودجه‌ای که برای این کار در نظر گرفته‌اید را مشخص کنید. به خاطر داشته باشید که حضور و فعالیت در شبکه‌های اجتماعی و ترک ناگهانی آن‌ها کاری غیرحرفه‌ای است و باعث خراب شدن اعتبار شما خواهد شد. مخاطبان در چند ماه نخست، تنها با رسانه‌های شما درگیر می‌شوند و نمی‌توان از همان ابتدا انتظار سود زیاد داشت. سؤالی که پیش می‌آید این است که چقدر هزینه کنید تا SMM بازدهی خوبی برای شما داشته باشد؟ پاسخ به این سؤال برای هر کسب‌وکاری متفاوت است، اما به‌طورکلی پیشنهاد می‌شود که 25 درصد از کل هزینه‌ای که برای تبلیغات و سئو در نظر گرفته‌اید را برای SMM خرج کنید.

 

7 مرحله حضور و بازاریابی

در ادامه، مراحل انجام SMM را توضیح داده‌ایم. چهار مرحله نخست در جهت حضور در شبکه‌های اجتماعی و سه مرحله آخر برای اجرای بازاریابی در این شبکه‌ها مطرح شده است. باید به این نکته توجه داشته باشید که تمامی این مراحل به یکدیگر وابسته هستند. با این ‌وجود، ممکن است بعضی کسب‌وکارها در شبکه‌های اجتماعی حضور نداشته باشند، اما قصد تبلیغ در این شبکه‌ها را داشته باشند.

 

به ‌عنوان ‌مثال، صاحب یک برند لباس ممکن است حساب کاربری اینستاگرام نداشته باشد، اما به دلیل حجم بالای کاربران این پلتفرم اجتماعی، قصد تبلیغ و نمایش کسب‌وکار خود در اینستاگرام را داشته باشد و از این طریق کاربران اینستاگرام را به بازدید از وب‌سایت خود هدایت کند و ترافیک وب‌سایت خود را افزایش دهد. یا اینکه یک توسعه‌دهنده بازی، ممکن است به کانال تلگرامی برای کاربران خود نیاز نداشته باشد، اما برای تبلیغ بازی، جذب مخاطبان ایرانی بیشتر و به دست آوردن نصب بیشتر از طریق تبلیغ در تلگرام که دارای محبوبیت زیادی نزد ایرانیان است، استفاده کند. مراحل حضور و مارکتینگ در شبکه‌های اجتماعی را می‌توان به‌صورت خلاصه به شکل زیر بیان کرد:

 

1- عضویت در شبکه‌های اجتماعی

با توجه به اهداف کسب‌وکارتان، پلتفرم مورد نظر خود را انتخاب و در آن عضو شده و یک حساب کاربری برای کسب‌وکارتان بازکنید. قبل از برنامه‌ریزی و اجرای استراتژی، ابتدا به نکات زیر توجه کنید:

 

هدف از حضور در شبکه‌های اجتماعی چیست؟

برای عضویت در شبکه‌های اجتماعی، چه چیزهایی نیاز است؟

آیا شبکه‌های اجتماعی شما از لحاظ محتوا، عکس، طراحی، URL و … بهینه شده است؟

کدام شبکه در حال حاضر برای شما مفیدتر است؟

پروفایل شما در مقایسه با پروفایل رقبا چگونه است؟

2- مشخص کردن مشتری ایده‌آل

مخاطبان هدف 

 

 

در این مورد هرچه مشتری نهایی را دقیق‌تر توصیف کنید، بهتر خواهد بود. به ‌عنوان ‌مثال، اگر مخاطبان هدف شما والدین ساکن تهران باشد، هدفمندی خوبی است، اما اگر بتوانید جزئیات بیشتری مانند سن و سطح درآمد را نیز به‌عنوان معیارهای انتخاب خود قرار دهید، به کسب‌وکار شما کمک شایانی خواهد کرد. در صورت انتخاب مخاطبین هدف اشتباه، مارکتینگ با شکست مواجه خواهد شد. برای یک انتخاب صحیح و مناسب ابتدا معیارهای زیر را در مورد افراد بررسی کنید:

 

سن

محل سکونت

عنوان شغلی

درآمد

بیشترین شبکه‌های اجتماعی مورداستفاده

3- مشخص کردن موقعیت در شبکه اجتماعی

 پس از ایجاد حساب کاربری در شبکه‌های اجتماعی، باید موقعیت حضور خود در این شبکه‌ها را به‌گونه‌ای تثبیت کنید که نشان‌دهنده قصدتان از این حضور و منعکس‌کننده برند شما باشد. برای این کار، مشتریان ایده آل خود را نیز در نظر بگیرید. در صورت مشخص نکردن هدف حضور در شبکه‌های اجتماعی و انتشار پست‌های عمومی به‌صورت رندوم و بی‌هدف، این استراتژی با شکست مواجه خواهد شد؛ زیرا مردم همیشه افراد متخصص در یک حوزه را دنبال می‌کنند نه افرادی که به‌صورت عمومی فعالیت می‌کنند.

 

 آنالیتیکس بازاریابی شبکه های اجتماعی

 

واژه نامه دیجیتال مارکتینگ  (از A تا Z) را در کالج تپسل بخوانید.

 

 

 

4- ایجاد و تنظیم محتوای درگیر کننده 

 

متأسفانه، بسیاری از کسب‌وکارها مستقیماً و بدون انجام مراحل قبل، اقدام به اجرای این مرحله می‌کنند. با در دست داشتن اطلاعاتی نظیر مشتریان ایده‌آل و هدف از حضور برای این مشتریان، ایجاد محتوای مربوطه آسان به نظر می‌آید. در مقاله دیگر ما با عنوان ترفندهای بهینه سازی محتوا برای کمک به افزایش عملکرد سئو اطلاعات بسیار کاربردی را بدست آورید.

 

انواع محتوا در شبکه های اجتماعی

تصویر

ویدئو

پست‌های وبلاگ

اخبار شرکت

اینفوگرافیک

کتاب‌ها یا eBook

مصاحبه‌ها

محتوا اشکال مختلفی دارد، اما شما باید از محتوایی استفاده کنید که هم ‌راستا با اهداف مشخص ‌شده برای مشتریان ایده‌آل و مهارت‌های شما باشد. در نظر گرفتن محتوای باکیفیت، جذاب و مرتبط باید در اولویت قرار گیرد. به ‌منظور مشخص شدن زمان، فرکانس و موضوعات پست کردن هر محتوا، پیشنهاد می‌شود که یک تقویم محتوا ایجاد کرده و طبق آن عمل کنید. همواره کیفیت محتوا را نسبت به کمیت آن در اولویت قرار دهید.

 

5- تعیین شاخص‌های کلیدی موفقیت (KPI)

 به ‌منظور پی بردن به میزان موفقیت حضور خود، نیاز به تعریف و اندازه‌گیری فاکتورهایی است. علاوه بر میزان موفقیت استراتژی، باید تأثیرگذاری زمان و پول صرف شده برای این استراتژی را نیز اندازه گرفت. برخی از شاخص‌هایی که باید اندازه‌گیری شوند شامل موارد زیر است:

 

نرخ تبدیل

زمان صرف شده در صفحات وب‌سایت

(mention)، ذکر کردن نام برند

تعداد کل اشتراک‌گذاری

تعداد بازدید

6- سرمایه‌گذاری روی ابزار مدیریت شبکه‌های اجتماعی

اغلب بازاریابان به ‌منظور افزایش سود خود، از ابزارهایی برای مدیریت شبکه های اجتماعی استفاده می‌کنند. استفاده از این ابزارها باعث تسهیل استفاده از این شبکه‌ها می‌شود. یکی از مزایای این ابزارها، امکان زمان‌بندی انتشار پست‌ها است. برای عملکرد مناسب، ابزار مدیریت خود را با تقویم محتوایی که در مرحله قبل ایجاد کرده‌اید، هماهنگ کنید.

 

7- دنبال کردن، آنالیز، بهینه‌سازی 

 

می‌توان گفت که این مرحله، مهم‌ترین نقش در موفقیت کسب‌وکارها در رسانه‌های اجتماعی را دارد. با این ‌وجود، بسیاری از بازاریابان از آزمون ‌و خطا استفاده می‌کنند که ممکن است همواره نتیجه دقیقی را از این کار به دست نیاورند؛ اما دنبال کردن (track) نتایج، تجزیه‌وتحلیل داده‌های به ‌دست ‌آمده و ایجاد تغییرات برای بهینه‌سازی نتایج بهترین راه‌حل ممکن است.

در نظر داشته باشید، بازاریابی در رسانه‌های اجتماعی، کار ثابتی نیست و همواره در حال تغییر است و شما نیز باید خود را با این تغییرات همگام سازید؛ بنابراین، یک استراتژی ایجاد کرده و با گذر زمان و به دست آوردن اطلاعات بیشتر در مورد کسب‌وکار و مخاطبین خود، به ‌صورت مداوم آن را بهینه سازید تا بهترین نتیجه را به دست آورید.

 

 

 

روش‌های اجرای بازاریابی در هر رسانه اجتماعی

برای اجرای SMM، ابتدا باید پلتفرم مورد نظر خود را بر اساس اهداف کسب‌وکارتان، اهداف بازاریابی در رسانه های اجتماعی، میزان بودجه و مشتریان هدف خود انتخاب کنید. در نتیجه، پیش از انتخاب پلتفرم مناسب، باید تحقیقاتی را انجام دهید. به ‌عنوان ‌مثال، باید بدانید که مخاطبان هدف شما اغلب در کدام ‌یک از پلتفرم‌ها فعالیت دارند. تعدادی از پلتفرم‌های مورد استفاده کسب‌وکارهای ایرانی و روش‌های استفاده از آن‌ها برای تبلیغات را در زیر توضیح می‌دهیم:

 

یکی از پرکاربردترین و محبوب‌ترین رسانه‌های مورداستفاده ایرانیان برای چت کردن و اشتراک انواع محتوا مانند متن، عکس، ویدئو، gif و … است. علاوه بر این کاربردها، از این پلتفرم می‌توان برای بازاریابی، فروش محصول و کسب درآمد استفاده کرد. طبق آخرین اخبار منتشرشده، میزان درآمد کانال‌های تلگرامی پرمخاطب تنها از طریق تبلیغات ماهانه 30 میلیون تومان است. روزانه بیش از 10 میلیارد پیام در تلگرام ردوبدل می‌شود. امکانات وسیعی که تلگرام در اختیار کاربران قرار می‌دهد، موجب محبوبیت این اپلیکیشن و افزایش روزبه‌روز کاربران ایرانی آن می‌شود. با توجه به آمار بالای 30 میلیون کاربر ایرانی در تلگرام، بهترین فرصت برای صاحبان کسب‌وکار و بازاریابان ایرانی فراهم‌شده تا در سریع‌ترین و ساده‌ترین روش به مخاطب هدف خود دست یابند و به کسب درآمد بپردازند.

 

همه این آمار و ارقام، نشان‌دهنده اهمیت بالای تلگرام برای مارکتینگ است. به دلیل حضور اقشار و سنین مختلف کاربران در تلگرام، انجام تبلیغات در این پلتفرم‌برای هر نوع کسب‌وکاری سودآور خواهد بود. برای یک مارکتینگ موفق در تلگرام، بازاریابی محتوایی بسیار مهم است. روش‌هایی که برای بازاریابی تلگرامی مورداستفاده قرار می‌گیرد شامل موارد زیر می‌شود:

 

ایجاد کانال تلگرامی

کانال‌های تلگرامی محل بسیار مناسبی برای تبلیغ محصولات و خدمات شما است. کانال‌ها از لحاظ تعداد عضو هیچ‌گونه محدودیتی ندارند. امکان قرار دادن چندین ادمین برای یک کانال وجود دارد که باعث افزایش سرعت می‌شود. همچنین، تلگرام توانایی شمارش تعداد بازدید هر پستی که منتشر می‌کنید را فراهم می‌کند و از این طریق می‌توانید تعداد بازدید پست‌های خود را متوجه شوید که در تجزیه‌وتحلیل نتایج بسیار کمک می‌کند.

 

تبلیغات در کانال‌های پرمخاطب

ایجاد یک بنر با محتوای مناسب و پخش آن در گروه‌ها و کانال‌های پرمخاطب یکی از راه‌های جذب مخاطب است. شعار تبلیغاتی و مطالب موجود بنر باید کوتاه، جذاب و نشان‌دهنده کسب‌وکار شما باشد. این بنر باید در بردارنده دکمه CTA باشد. این دکمه می‌تواند لینک کانال تلگرام، آدرس وب‌سایت، آدرس اینستاگرام یا هر چیز دیگری باشد. معمولاً در صورتی ‌که تعداد اعضای یک کانال، بالای 20 هزار نفر باشد، تبلیغات در آن‌ها بازخورد خوبی خواهد داشت. البته همواره تمرکز روی قشر مخاطب یک کانال مهم‌تر از تعداد اعضای آن است. اگر محصول شما یک وسیله آشپزی است، تبلیغ آن در یک کانال پرمخاطب اخبار بازی منطقی نیست، اما اگر کانالی با تعداد اعضای کمتر در زمینهٔ معرفی دستور غذا فعالیت دارد، تبلیغ در آن می‌تواند بیشتر به اهداف SMM شما کمک کند.

 

تبلیغات در کانال‌های معرفی

برخی کانال‌های تلگرام مخصوص معرفی هستند و اغلب مردم برای پیدا کردن کانال‌های مورد نظرشان عضو این کانال‌های معرفی می‌شوند. این روش در ابتدای فعالیت کانال تلگرامی، راه‌حل خوبی برای معرفی خود به دیگران است. این کانال‌ها برای نمایش پست تبلیغات به مدت طولانی به ‌عنوان آخرین پست، پول زیادی دریافت می‌کنند.

 

تبادل لینک

برای افزایش تعداد عضو کانال تلگرام خود می‌توانید با ادمین‌های کانال‌های دیگر قرارداد ببندید که بنر تبلیغات یکدیگر را برای مدت مشخصی در کانال خود قرار دهید. بهتر است کانال‌های انتخابی برای این کار، مرتبط با کسب‌وکار شما باشد. به ‌عنوان ‌مثال، گذاشتن بنر تبلیغات آشپزی در کانال فروش قطعات خودرو عاقلانه نیست.

 

تبلیغات در وب‌سایت

اگر وب‌سایت فعالی دارید که تعداد بازدیدکنندگان آن زیاد است، در قسمت معرفی وب‌سایت، حتماً آدرس کانال تلگرام خود را قرار داده و با ارائه اطلاعات جدید کاربر، او را به عضویت در کانال تشویق کنید. اگر در مرحله‌ای هستید که هدف SMM شما افزایش تعداد اعضای کانال تلگرام است، این روش بسیار مناسب خواهد بود.

 

ایمیل مارکتینگ

در صورتی ‌که از ایمیل مارکتینگ در کسب‌وکارتان استفاده می‌کنید، حتماً آدرس تلگرام خود را به مشترکین فهرست خود معرفی کنید. در مورد ارتباط ایمیل مارکتینگ و SMM به این جلسه از بلوک ایمیل مارکتینگ کالج مراجعه کنید.

 

تبلیغات در صفحات اجتماعی دیگر

اگر کسب‌وکارتان دارای صفحات اجتماعی دیگری مانند اینستاگرام، توئیتر، فیس‌بوک و … است که مخاطبان زیادی دارند، با قرار دادن آدرس تلگرامی خود، همان مخاطبان را به کانال خود دعوت کنید و مطالب متفاوتی نسبت به بقیه صفحات اجتماعی را در کانال خود ارائه دهید. با توجه به محبوبیت اینستاگرام در بین ایرانیان، حتماً آدرس کانال تلگرام خود در قسمت معرفی (Bio) قرار دهید.

 

آدرس کانال در تمام پست‌ها

با توجه به اینکه مطالب و عکس‌های کانال شما ممکن است توسط افراد زیادی به اشتراک گذاشته شوند، باید آدرس تلگرام خود را در تمامی پست‌ها قرار دهید. از این طریق افراد زیادی با کانال شما آشنا خواهند شد.

 

 

 

طبق نظرسنجی سالانه کالج، در سال 96 تلگرام پرکاربردترین و کم‌بازده‌ترین ابزار جذب کاربرجدید برای اپلیکیشن‌ها بوده است. نتایج این نظرسنجی توسعه دهندگان ایرانی در سال 96  را ببینید.

 

 

اینستاگرام با داشتن بیش از 200 میلیون کاربر فعال به ‌طور روزانه و بیش از 700 میلیون کاربر فعال به‌صورت ماهانه، یکی از محبوب‌ترین شبکه‌های اجتماعی محسوب می‌شود. هیچ‌کس دوست ندارد که در شبکه‌های اجتماعی با تبلیغات مواجه شود. این تبلیغات باید به شیوه‌ای غیرمستقیم به دست مخاطبین برسد. در صورت استفاده مناسب از امکانات موجود، اینستاگرام می‌تواند بستر مناسبی را برای نمایش محصولات و تبلیغات به مخاطبین هدف را با شرایط مذکور فراهم کند. ساخت تبلیغات باکیفیت و استفاده از تکنیک‌های فروش، به ‌راحتی شما را قادر می‌سازد محصولات خود را از طریق اینستاگرام به فروش برسانید. روش‌های تبلیغات در اینستاگرام شامل موارد زیر است:

 

1: امکانات رایگان اینستاگرام

پروفایل اینستاگرام

پس از ایجاد حساب کاربری در اینستاگرام، در قسمت بیوگرافی پروفایل، آدرس وب‌سایت و آدرس ایمیل کاری و موقعیت جغرافیایی خود را قرار دهید تا مخاطبان به‌راحتی بتوانند به وب‌سایت شما نیز دسترسی داشته باشند. از تصاویر و نوشته‌های مناسب برای پروفایل خود استفاده کنید به‌گونه‌ای که به ‌راحتی توسط کاربران قابل شناسایی باشد. توضیحات مناسبی را در قسمت پروفایل خود ارائه دهید که به‌صورت واضح نشان‌دهنده کسب‌وکار شما باشد. همچنین، اینستاگرام، امکان قرار دادن contact برای اکانت‌های تجاری را اضافه کرده است که از آن طریق، مخاطبان به‌صورت مستقیم با شما در ارتباط خواهند بود. از دیگر قابلیت‌های پروفایل تجاری می‌توان به گزارش‌های آماری که توسط خود اینستاگرام ارائه می‌شود، اشاره کرد. در این گزارش‌ها تعداد مشاهده شدن پست‌ها، تعداد لایک‌ها، میزان فعالیت مخاطبان در ساعات مختلف روز و روزهای مختلف هفته، دموگرافی مخاطبان و … قابل مشاهده هستند.

 

پست های اینستاگرامی

تصاویر و ویدئوهای جذابی را در صفحه خود قرار دهید و از این طریق کاربران را جذب کنید. همان ‌طور که می‌دانید ارزش یک عکس به‌اندازه هزار کلمه است. قدرت تصاویر در خریدهای اینترنتی بسیار زیاد است، بنابراین از ایده‌های خلاقانه و تبلیغات غیرمستقیم برای معرفی محصولات خود استفاده کنید. به سایز و حجم تصاویر خود نیز توجه کنید. از فیلترها و ویرایش‌های مناسب استفاده کنید. با وجود این که تصاویر نقش مهمی در جلب نظر کاربران دارند، توضیحات تصاویر نیز باید بتوانند کاربران را تشویق کنند. توجه داشته باشید که نوشته‌ها نباید طولانی باشند. برای توضیحات طولانی از وبلاگ یا فیس‌بوک استفاده کنید.

 

پاسخ‌گویی در کامنت های اینستاگرامی

زمانی که کاربران برای پست‌شما کامنت می‌گذارند، توقع دارند که پاسخ آن‌ها را در سریع‌ترین زمان ممکن بدهید. پاسخ‌گویی مناسب باعث ایجاد اعتماد و رضایت مشتریان می‌شود و روابط بهتری بین شما و مشتریان برقرار خواهد کرد.

 

استوری اینستاگرامی

از قابلیت‌های مختلف اینستاگرام مانند استوری،لایو و فیلترها و … نیز استفاده کنید. به ‌عنوان ‌مثال، یک روز از کسب‌وکار خود را در قالب عکس یا ویدئوهای 15 ثانیه‌ای در Story قرار دهید، یا طریقه استفاده از محصولات خود را به نمایش بگذارید. این کار باعث آشنایی بیشتر مخاطبان با کسب‌وکار شما می‌شود. با توجه به اینکه اینستاگرام از الگوریتم‌های خاصی برای نمایش پست‌ها به مخاطبان استفاده می‌کند و ممکن است بسیاری از آن‌ها پست‌های شما را در اوایل صفحه خود تماشا نکنند، Story بستر قدرتمندتری برای ارتباط روزانه با مخاطبان است.

 

هشتگ های اینستاگرامی

برای افزایش تعداد فالوئرهای خود در اینستاگرام ، از #هشتگ‌ها استفاده کنید. بسیاری از افراد برای پیدا کردن عکس مورد نظر خود، از هشتگ‌های اینستاگرام استفاده می‌کنند؛ بنابراین باید هشتگ‌هایی که برای جست‌وجو بیشتر مورداستفاده قرار می‌گیرند را در پست‌های خود قرار دهید. در صورتی‌ که حس می‌کنید هشتگ‌هایی که در کپشن می‌نویسید باعث طولانی شدن کپشن می‌شود، می‌توانید هشتگ‌ها را در کامنت‌ها بنویسید.

 

مسابقات اینستاگرامی

بودجه‌ای را برای برگزاری مسابقه اینستاگرامی اختصاص دهید. به‌عنوان ‌مثال، از مخاطبین خود بخواهید زیر یک پست به‌خصوص، 3 نفر از دوستانشان را تگ کنند و از بین افرادی که این کار را کرده‌اند، قرعه‌کشی کنید. از این طریق علاوه برجذب مخاطبین جدید، مشتریان قبلی خود را نیز به فعالیت وادار می‌کنید. همچنین، از پیشنهادهای ویژه مانند تخفیف‌ها برای تشویق مشتریان به خرید، استفاده کنید.

 

2: اسپانسرینگ اینستاگرام یا Sponsored Ads

 امکان قرار دادن لینک عکس محصولات به صفحه وب‌سایت، ویژگی جدیدی است که اینستاگرام در آپدیت‌های جدیدش منتشر کرده است و به تبلیغ‌دهندگان امکان خرید این امکان را می‌دهد. تعداد محدودی از برندها از این ویژگی بهره می‌برند. اگر برای اجرای کمپین تبلیغاتی در اینستاگرام به کمک نیاز دارید، تپسل باتجربه اجرای کمپین‌های تبلیغاتی برای برندهای بزرگی مثل ایرانسل، می‌تواند به شما در این امر یاری دهد. کافی است با تپسل تماس بگیرید و نیاز SMM خود را مطرح کنید تا از مشاوره کارشناسان آن استفاده کنید.

 

3: استفاده از اینفلوئنسرها

SMM

افرادی که در اینستاگرام دارای دنبال‌کنندگان (فالوئرها) زیادی هستند، اینفلوئنسر نامیده می‌شوند. نکته قابل‌توجه این است که تبلیغات انجام‌شده توسط این افراد بیشتر مورد توجه مردم قرار می‌گیرد و مانند سایر روش‌های تبلیغات آزاردهنده نیستند. این پست‌ها اغلب به شیوه‌ای خلاقانه و گاهی با زبانی طنزگونه انتشار می‌یابند. روش انجام آن به این صورت است که با پرداخت پول به این افراد، آن‌ها یک پست تبلیغاتی از کسب‌وکار شما در اینستاگرام خود قرار می‌دهند و آدرس اینستاگرام شما را در نوشته خود ذکر می‌کنند (mention) یا در عکس تگ می‌کنند. البته روش‌های استفاده از این راهکار پرمخاطب امروز در بازار ایران، به این توضیح کوتاه محدود نمی‌شود.

 6 راه استفاده ازاینفلوئنسر های در شبکه های اجتماعی

 

 

علت اصلی استفاده از توئیتر، توانایی آن برای انتشار گسترده و سریع پست‌ها است. هرچه کاربران بیشتری پست‌های شما را به اشتراک بگذارند و محتوای شما را Retweet کنند، دنبال‌کنندگان (فالوئرها) بیشتری به دست خواهید آورد. یکی از راه‌های افزایش فالوئرها، پیشنهادهای ویژه و ارائه تخفیف در ازای Retweet کردن است. هشتگ‌ها نقش بسیار مهمی را در دیده شدن پست‌ها ایفا می‌کنند، بنابراین سعی کنید از هشتگ‌های مناسب و به ‌روز برای پست‌های خود استفاده کنید.

 

تقریباً همه افراد و شرکت‌ها باید از این پلتفرم برای آغاز کسب‌وکار، جذب و ارتباط با مشتری استفاده کنند. مرتبط بودن، شخصی‌سازی و کوتاه بودن، نکاتی است که برای انتشار پست‌ها باید در نظر بگیرید. فرکانس انتشار می‌تواند چندین پست در روز باشد. استفاده از Buffer در مدیریت این پلتفرم به شما کمک می‌کند. (در ادامه این جلسه به معرفی این ابزار خواهیم پرداخت.) توئیتر هم مانند اینستاگرام، امکان ارائه آمار و ارقام مهم در مورد هر پست را به شما می‌دهد، کافی است در قسمت تنظیمات اکانت خود، استفاده از آنالیتیکس را فعال کنید.

 

 

 

شبکه اجتماعی لینکدین

بازاریابی در لینکدین

 

در صورتی ‌که کسب‌وکار شما درزمینهٔ B2B فعال است، این پلتفرم برای شما بسیار مفید خواهد بود. ساده‌ترین راه برای ارتباط با متخصصان هر صنعتی، لینکدین است. این پلتفرم به شما اجازه هدفمند کردن تبلیغات بر اساس عنوان شغلی، نوع صنعت و … را می‌دهد. تبلیغات در لینکدین در دو دسته اصلی قابل اجرا است. می‌توانید از تبلیغات بنری استفاده کنید و یا مانند اینستاگرام، تبلیغات را به‌عنوان یک پست محتوایی در Feed کاربر به نمایش بگذارید. اگرچه قیمت تبلیغات در این شبکه برای کسب‌وکارهای ایرانی کمی بالاست (شروع قیمت از 2 دلار است) ولی هدفمندی دقیق این پلتفرم برای انتخاب مخاطب، برای هر کسب‌وکار B2B وسوسه‌انگیز است.

 

 پیشنهاد میکنیم پست لینکدین مارکتینگ در کالج تپسل را مطالعه کنید

به این موضوع توجه داشته باشید که لینکدین جایی برای فروش محصولات به‌صورت مستقیم نیست، بلکه محل مناسبی برای معرفی و تبلیغات محتوایی است. به‌عنوان‌مثال، اگر کار شما فروش محصولات آرایشی بهداشتی است، در لینکدین به ‌جای قرار دادن عکس محصولات و شماره تماستان، بهتر است به معرفی و مقایسه کیفیت و قیمت محصولات بپردازید. در لینکدین باید خود را از سمت بازاریاب خارج کرده و خود را در جایگاه یک متخصص یا کارشناس قرار دهید.

 

کسب‌وکارها، کارمندان و جویندگان کار باید از این پلتفرم برای انتشار پست‌هایی مانند آگهی‌های شغلی، توصیفات شرکت و جستجوی کار استفاده کنند. در مورد فرکانس انتشار پست در LinkedIn به طور تقریبی 2 تا 4 مرتبه در هفته مطلوب است. لینکدین هم مانند اینستاگرام و توئیتر، آماری از هر پست به شما ارائه خواهد کرد. دقت ارائه آمار در این پلتفرم نسبت به دو پلتفرم دیگر بیشتر است و اطلاعات دموگرافی آن در مورد مخاطبانی که با هر پست تعامل داشته‌اند، بینش دقیقی برای مدیریت حضور و SMM به شما خواهد داد.

 

 

 

فیس‌بوک، بزرگترین پلتفرم اجتماعی دنیا

بازاریابی در فیسبوک

 

 

فیس‌بوک با داشتن حدود 1.59 میلیارد کاربر، بزرگ‌ترین پلتفرم اجتماعی است. این رسانه، محیط بسیار مناسبی برای ارتباط با مشتریان بالقوه در سراسر جهان و در نتیجه، ارتقای کسب‌وکار شما خواهد بود. همچنین، استفاده و مدیریت این پلتفرم بسیار ساده است. انواع تبلیغاتی که مورد نیاز هر کسب‌وکاری است در فیس‌بوک انجام می‌شود. این پلتفرم برای همه اقشار و سنین مردم با هر عنوانی قابل استفاده است و ازنظر محتوایی بسیار متنوع است. فرکانس مناسب انتشار پست در فیس‌بوک، یک یا دو بار در روز است.

 

 

 

مزایای بازاریابی در رسانه‌های اجتماعی

اگر در تلاش برای ارتقای کسب‌وکارتان هستید، رسانه‌های اجتماعی کمک بزرگی به شما خواهند کرد. استفاده از این روش مزایای بسیاری دارد که تعدادی از آن‌ها در ادامه آورده شده است:

 

1- مخاطبان زیاد

یکی از مزایای اصلی SMM، دسترسی به حجم مخاطبان زیاد است. مارکتینگ به روش سنتی، مانند تبلیغات تلویزیونی تنها مختص به تماشاچیان ثابت تلویزیون است، درصورتی‌که SMM توانایی دستیابی به حجم نامحدود و گسترده‌ای از مخاطبان در سراسر جهان را دارد. مهم‌ترین دلیل استفاده 92 درصد بازاریابان از روش مارکتینگ در رسانه های اجتماعی برای ارتقا برند و کسب‌وکارشان، حجم زیاد مخاطبان این روش است. فیس‌بوک به ‌تنهایی 1.59 میلیارد کاربر دارد. علاوه بر فیس‌بوک، توئیتر در هرماه 313 میلیون کاربر فعال دارد و اینستاگرام نیز دارای 200 میلیون کاربر روزانه است. ایجاد حساب کاربری در حداقل دو پلتفرم محبوب باعث دیده شدن کسب‌وکارتان توسط میلیون‌ها نفر خواهد شد.

 

در حال حاضر، 89 درصد از کاربران اینترنت که 18 تا 29 ساله هستند، در شبکه‌های اجتماعی فعالیت می‌کنند. درنتیجه در صورت هدف قرار دادن محصولات و خدمات خود برای این محدوده سنی، نتیجه بسیار خوبی از مارکتینگ خواهید گرفت. همچنین، این گستردگی فراتر از مخاطبان هدف شما می‌رود، زیرا دوستان و آشنایان مخاطبان نیز می‌توانند از طریق شبکه‌های اجتماعی به کسب‌و‌کار شما کمک کنند.

 

2- ارتباط بهتر با مشتریان

یکی از مشکلات کسب‌وکارها برای استفاده از روش‌های مارکتینگ سنتی، برقراری و حفظ روابط طولانی ‌مدت با مشتریان است. روش SMM مبتنی بر تعامل اجتماعی است و در بلندمدت باعث ایجاد اعتماد بین مشتریان و کسب‌وکارها می‌شود. هرچه تعامل شما با مشتریان بیشتر باشد، روابط بهتری بین شما برقرار خواهد شد و در نهایت سود بیشتری را برای شما به ارمغان می‌آورد.

 

3- امکان اشتراک‌گذاری

شاید بتوان گفت که منحصربه‌فردترین ویژگی شبکه‌های اجتماعی، قابلیت کمک گرفتن از خود کاربران شبکه‌های اجتماعی است. برخلاف سایر روش‌های دیجیتال مارکتینگ مانند سئوی وب‌سایت و تبلیغات پولی، محتوای شبکه‌های اجتماعی معمولاً به اشتراک گذاشته می‌شود.

 

4- افزایش وفاداری مشتریان

هرچه در شبکه‌های اجتماعی تعاملات بهتری با مشتریان و مخاطبان هدف خود داشته باشید، اعتبار آنلاین شما و وفاداری مشتریان به برندتان افزایش خواهد یافت. ارتباط فردی و تعامل با مخاطبان هدف به معنی اهمیت قائل شدن برای آن‌ها است که منجر به ایجاد اعتماد و وفاداری بیشتر در آن‌ها می‌شود. طبق مطالعه‌ای که توسط THE SOCIAL HABIT انجام شده است، 53 درصد از آمریکایی‌هایی که یک برند را در شبکه‌های اجتماعی دنبال می‌کنند، تمایل بیشتری برای خرید از آن برند دارند و به آن وفادارتر هستند.

 

5-استفاده از دیدگاه مشتری

برای کسب اطلاعات ارزشمند در مورد مشتریان خود می‌توانید از شبکه‌های اجتماعی استفاده کنید که به شما در تصمیم‌گیری‌های هوشمندانه کمک می‌کند. به ‌عنوان ‌مثال، اطلاع از نظرات، پیشنهادها و انتقادهای مردم در شبکه‌های اجتماعی به شما در بهبود محصولات و خدماتتان کمک می‌کند.

 

6- تبلیغات همسان و کاربرپسند

اکثر تبلیغات در شبکه‌های اجتماعی به دلیل خلاقانه بودن و استفاده از جذابیت فضای مجازی، مانند سایر روش‌های تبلیغات آزاردهنده نیستند و در صورت استفاده مناسب از پلتفرم‌های اجتماعی، کاربران به تبلیغات جذب و به مشتریان شما تبدیل می‌شوند. یکی از مهم‌ترین روش‌های نمایش تبلیغ در شبکه‌های اجتماعی، نمایش محتوا در Feed کاربر است که علیرغم تبلیغات آزاردهنده بنری در وب‌سایت‌ها، این روش موجب آزار مخاطبین نمی‌شود.

 

 

 

معایب بازاریابی در رسانه‌های اجتماعی

شاید بزرگ‌ترین عیب روش بازاریابی رسانه های اجتماعی هزینه‌های بالای اجرای آن باشد اما به ‌جز این مشکل، مانند هر روش دیگری، استفاده از روش SMM نیز دارای معایب و خطراتی است که کسب‌وکار شما را به ‌شدت تحت تأثیر قرار می‌دهد.:

 

1- زمان‌بر بودن

بر اساس گزارش‌ها، 64 درصد از بازاریابان دیجیتالی حداقل شش ساعت در روز را صرف مارکتینگ در شبکه‌های اجتماعی می‌کنند. زمان زیاد مورد نیاز برای موفقیت در این روش، برای بسیاری از کسب‌وکارهای نوپا و برای مدیران ارشد در برندهای بزرگ، مشکل‌آفرین است. در صورت داشتن یک تیم کوچک و عدم اختصاص یک نیروی تمام ‌وقت به دیجیتال مارکتینگ، برای پیاده‌سازی این روش با مشکل مواجه خواهید شد. همچنین اگر منابع مالی محدودی داشته باشید و نتوانید از یک استراتژی بلندمدت برای بازاریابی رسانه های اجتماعی حمایت کنید، شانس موفقیت اندکی در آن خواهید داشت. علاوه بر این، در صورت اشتباه در SMM، تمامی تلاش‌های انجام شده در این راه منجر به نتیجه مطلوب نمی‌شود و تمام زمان صرف شده هدر خواهد رفت.

 

2- اثرات منفی

یکی از مشکلات رسانه‌های اجتماعی این است که قشرهای مختلف جامعه، حتی افراد منفی و مخرب را نیز به خود جذب می‌کنند. به ‌عنوان ‌مثال، گاهی نظرات منفی در مورد محصولات و خدمات شما، حقیقت ندارند و تنها برای خراب کردن برندتان مطرح می‌شوند ولی بازخوردهای منفی در سایر مخاطبانتان ایجاد می‌کنند.

 

3- دشوار بودن اندازه‌گیری دقیق ROI

مطالعات اخیر نشان داده است که 89 درصد از بازاریابان در تلاش برای فهمیدن میزان واقعی ROI حاصل از مارکتینگ رسانه‌های اجتماعی هستند. تنها 37 درصد از آن‌ها موفق به اندازه‌گیری ROI شده‌اند، 35 درصد از آن‌ها نیز از صحت عدد به ‌دست‌آمده مطمئن نیستند و 28 درصد از آن‌ها چگونگی اندازه‌گیری ROI حاصل از مارکتینگ از طریق شبکه‌های اجتماعی را نمی‌دانند.

 

شاخص کلیدی عملکرد KPI 

شاخص های اندازه گیری بازاریابی شبکه های اجتماعی

 

 

شاخص‌های کلیدی بسیاری هستند که بازاریابان در حوزه رسانه‌های اجتماعی باید به آن‌ها توجه کنند و با اندازه‌گیری و آنالیز نتایج، عملکرد خود را در این شبکه‌ها بهبود ببخشند. KPIهایی که در ادامه توضیح داده شده است، برای مارکتینگ در شبکه‌های اجتماعی مهم هستند و باید بر آن‌ها نظارت کرد. برای بررسی چگونگی حضور کسب‌وکار خود در شبکه‌های اجتماعی، معیارهای زیر را بررسی کنید:

 

تعداد فالوئرهای اینستاگرام

اندازه‌گیری تعداد فالوئرها در اینستاگرام و توئیتر و طرفداران در فیس‌بوک و اعضای کانال تلگرام، به‌راحتی انجام می‌شود. هر چه تعداد این افراد بیشتر باشد، بیشتر در معرض دید قرار خواهید گرفت و امکان موفقیت کسب‌وکار شما نیز بیشتر خواهد شد.

 

درگیری مخاطب unique یا Reach

از طریق محاسبات پیچیده بر اساس تعداد فالوئر، اشتراک‌گذاری و … تعداد حداکثر افرادی که می‌توانند با پست‌های شما مواجه شوند را می‌توان اندازه‌گیری کرد که نشان‌دهنده میزان Reach است. در اینستاگرام این عدد بیانگر تعداد کاربرانی یکتایی است که با پست شما مواجه شده‌اند.

 

تعداد دفعات نمایش یا Impression

بیانگر تعداد دفعات نمایش یک پست است. اگر یک کاربر تکراری چند بار با یک پست مواجه شود این عدد افزایش می‌یابد و شمارش‌های تکراری برای کاربران را هم لحاظ می‌کند.

 

تعداد بازدید ویدئو

با استفاده از ویژگی‌های جدید پلتفرم‌های اینستاگرام، تلگرام، یوتیوب و … اندازه‌گیری این عدد بسیار ساده است و هرکسی می‌تواند این عدد را به دست آورد. هرچه بازدید ویدئو بیشتر باشد، نشان‌دهنده توجه بیشتر مخاطب به پست شما است.

 

تعداد اشتراک‌گذاری در فضای مجازی

اشتراک محتوای صفحه شما توسط مخاطبان که باعث افزایش آگاهی از برند و افزایش تعاملات مشتریان می‌شود. این تعداد برای اینستاگرام، تلگرام و فیس‌بوک بسیار مهم است. این در توئیتر با عبارت Retweet اعلام می‌شود.

 

تعداد کلیک بر روی تبلیغ

هرچه این تعداد بیشتر باشد، نشان‌دهنده کیفیت بالاتر عنوان و تصویر و محتوای تبلیغاتی برای یک لینک در شبکه‌های اجتماعی است.

 

تعداد لایک و کامنت

تعداد لایک و کامنت‌های کاربران یکی از بهترین راه‌ها برای پی بردن به علایق مخاطبان است.

 

تعداد تگ یا Mention ها

به فرایند تگ کردن نام اکانت شخص دیگری در شبکه‌های اجتماعی، Mention کردن می‌گویند. با به دست آوردن این عدد، به میزان فراگیر بودن کسب‌وکارتان پی می‌برید. این معیار در فیس‌بوک و اینستاگرام مهم است.

 

ترافیک وب سایت

میزان ترافیک هدایت‌شده از شبکه‌های اجتماعی به وب‌سایت که نشان‌دهنده میزان تأثیرگذاری شبکه‌های اجتماعی شما است.

 

تعداد بازدید از پروفایل

اندازه‌گیری تعداد بازدیدکنندگان از پروفایل نشان‌دهنده میزان توجه کاربران به شما است. البته همه پلتفرم‌ها چنین امکانی را ندارند.

 

نرخ تبدیل (Conversion Rate) چیست؟

درصد افرادی که پس از کلیک بر روی CTA و هدایت به وب‌سایت، عمل موردنظر شما مانند خرید آنلاین، ثبت‌نام در خبرنامه، دانلود کتاب یا هر عمل دیگری را انجام می‌دهند و در واقع به مشتری تبدیل می‌شوند با نرخ تبدیل بیان می‌شود. این نرخ برای همه پلتفرم‌ها مهم است و شاخص موفقیت نهایی برای بازاریابی رسانه‌های اجتماعی خواهد بود.

 

مفهوم  Cost Per Lead

مقدار پول هزینه شده برای هدایت هر فرد از شبکه‌های اجتماعی را CPL می‌نامند

 

Sale Revenue

میزان کل فروش یک کسب‌وکار با استفاده از شبکه‌های اجتماعی است که این عدد را نمی‌توان به‌راحتی به دست آورد.

 

Customer Lifetime value

پیش‌بینی میزان ارزشی است که یک کسب‌وکار از تمام روابط اجتماعی خود با هر مشتریان به دست می‌آورد.

 

 

 

ابزار مدیریت سوشال مدیا 

مدیریت بازاریابی شبکه های اجتماعی

 

 

همان ‌طور که گفتیم، این ابزارها به بازاریابان شبکه‌های اجتماعی کمک می‌کند تا از طریق راه‌های خلاقانه‌ای با مخاطبان در ارتباط باشند و همچنین نتایج تلاش‌هایشان را بررسی کنند. در ادامه به معرفی تعدادی از این ابزارها می‌پردازیم:

 

Iconosquare: با استفاده از این ابزار به‌راحتی می‌توانید اینستاگرام خود را مدیریت کرده و داده‌ها را آنالیز کنید و با استفاده از نتایج به‌دست‌آمده، اینستاگرام خود را بهینه‌سازی کنید. یکی از مهم‌ترین مزایای این ابزار، ارائه اطلاعات جالب در مورد آمار فعالیت رقبای شما در اینستاگرام است. استفاده از این ابزار برای 14 روز رایگان است.

 

Buffer: این ابزار در سال 2015 شروع به کار کرد و در زمان کمی توانست به یکی از ابزارهای رایگان مناسب برای مدیریت شبکه‌های اجتماعی تبدیل شود. استفاده از این ابزار بسیار ساده و اصطلاحاً user- friendly است به‌گونه‌ای که هر کسی بدون داشتن مهارت خاص، می‌تواند از آن استفاده کند. با استفاده از این ابزار می‌توانید محتوای موردنظر را توسط یک داشبورد مرکزی در چندین شبکه اجتماعی به اشتراک بگذارید. این ابزار برای مدیریت توئیتر و LinkedIn پیشنهاد می‌شود. شروع استفاده از این ابزار رایگان است و برای اطلاع بیشتر در مورد تعرفه‌ها، می‌توانید به وب‌سایت آن مراجعه کنید.

 

Hootsuite: این ابزار معروف‌ترین و ساده‌ترین ابزار در زمینه مدیریت شبکه‌های اجتماعی است که با کمترین هزینه از طریق آن می‌توانید محتوای یکسان را در چندین شبکه اجتماعی به ‌طور هم ‌زمان پست کنید. این ابزار به دلیل سیستم آنالیز و گزارش دهی قوی مورد توجه بازاریابان واقع شده است.

 

در جلسه بعدی این بلوک یادگیری همراه ما باشید تا با یک روش دیگر در دیجیتال مارکتینگ آشنا شوید و در این مسیر حرفه‌ای‌تر شوید. برای مطالعه جلسه آینده این بلوک، که در مورد تبلیغات درون اپلیکیشنی هست را مطالعه کنید.

 

منبع : کالج تپسل

  • رنگین کمان
  • ۰
  • ۰

متمم از نخستین روز راه‌اندازی بر این باور بوده است که عصر امروز، عصر محتوا است و استراتژی محتوا و بازاریابی محتوا را باید نه به عنوان یکی از گزینه‌ها، بلکه به عنوان بهترین گزینه و شاید گاهی تنها گزینه برای ارتباط با مشتریان و مخاطبان، در نظر گرفت.

باور داریم که در دوران جدید، مباحثی مانند تبلیغات، روابط عمومی و حضور در شبکه های اجتماعی، نه به عنوان شاخه‌هایی دارای هویت مستقل، بلکه به عنوان زیرمجموعه‌ی کوچکی از دانش استراتژی محتوا و بازاریابی محتوا مورد توجه قرار می‌گیرند.

یکی از مهم ترین استراتژی های مطرح شده درمشاوره دیجیتال مارکتینگ دقیقا تولید محتوا و بازاریابی محتوایی است که باید صاحبان کسب و کار ها بسیار به آن توجه کنند

مخاطبان درس استراتژی و بازاریابی محتوا

پیش نیازها و درس‌های مکمل استراتژی و بازاریابی محتوا

روش پیشنهادی برای مطالعه این درس

برخی از منابع و مراجع مربوط به استراتژی محتوا و روشهای بازاریابی محتوا

درس استراتژی محتوا و روش های بازاریابی محتوا برای چه کسانی مفید است؟

ما در زمان تدوین طرح اولیه‌ی این درس، سه گروه مخاطب را (به ترتیب اولویت) در نظر گرفته‌ایم:

گروه اول: کسانی که قرار است در محیط کسب و کار خود، در موقعیت یک استراتژیست محتوا فعالیت کرده و یا روش های بازاریابی محتوا را به صورت جدی مورد استفاده قرار دهند.

استراتژی محتوا و بازاریابی محتوا چگونه به هم ربط پیدا می‌کنند و در کنار تولید محتوا قرار می‌گیرند؟

گروه دوم: مدیران و سرپرستانی که شاید حوزه‌ی کاری آنها فراتر از بحث بازاریابی و تبلیغات و سایر بحثهای مرتبط با استراتژی محتوا باشد، اما ترجیح می‌دهند زبان مشترکی با فعالان حوزه محتوا در سازمان خود (یا شرکتهای پیمانکار) داشته باشند و مطمئن شوند که برنامه ها و استراتژی‌هایی که برای تولید محتوا و ارائه محتوا تدوین و اجرا می‌شود، با خواسته های آنها هم‌راستا است.

گروه سوم: کسانی که شاید هرگز به صورت مستقیم و عملیاتی با بحث بازاریابی محتوا یا استراتژی محتوا و یا فلسفه محتوا درگیر نشوند، اما می‌خواهند از طریق آشنایی کلی با این حوزه ، درک بهتری از دنیای اطراف خود، اقتصادهای جدید در حال شکل‌گیری و روندهای آتی حوزه آموزش، اطلاع رسانی و تبلیغات، پیدا کنند.

پیش نیازها و درس‌های مکمل بحث استراتژی محتوا و بازاریابی محتوا

ما پیش‌نیاز اجباری برای این درس در نظر نگرفته‌ایم. اما پیشنهادمان این است که حتماً برای مطالعه‌ی درس‌های سواد دیجیتال وقت بگذارید.

برای یادگیری استراتژی محتوا و بازاریابی محتوا، لازم است برخی مفاهیم اولیه‌ی دنیای دیجیتال را بشناسید (مثلاً HTML، مفهوم URL، کاربرد کوکی، اصول و مبانی نسل دوم وب، دیتا و متادیتا و اصطلاحات و مفاهیم مشابه).

تولید محتوا هم درس دیگری است که باید برایش وقت بگذارید و با اطمینان می‌توان گفت بدون آشنایی با اصول کلی تولید محتوا، هرگز در تدوین استراتژی محتوا و طراحی برنامه‌های بازاریابی محتوا موفق نخواهید بود.

درس‌های دیگری هم وجود دارند که می‌توان آن‌ها را به عنوان مکمل در نظر گرفت. به عنوان مثال، درس‌های مدیریت بازاریابی و مدیریت ستراتژیک در این دسته قرار می‌گیرند.

شما نمی‌توانید بگویید من استراتژی محتوا می‌دانم، اما با استراتژی آشنا نیستیم؛ یا این‌که بگویید تخصص من بازاریابی محتوا است، اما بازاریابی را نمی‌شناسم.

درس دیگری هم هست که واقعاً می‌تواند به موفقیت شما در حوزه‌ی محتوا کمک کند: سیستم‌های کنترل مدیریت.

چون پس از یادگیری مفاهیم کنترل، می‌توانید شاخص‌های بهتری تعریف کنید و عملکرد خود را در حوزه‌ی محتوا بهتر بسنجید.

استراتژی محتوا و بازاریابی محتوا چگونه به هم ربط پیدا می‌کنند و در کنار تولید محتوا قرار می‌گیرند؟

روش پیشنهادی متمم برای مطالعه‌ی این درس

در صورتی که قصد دارید این درس‌های استراتژی محتوا و روش های بازاریابی محتوا را به صورت کامل و دقیق مطالعه نموده و بحث تولید محتوا و مفاهیم مرتبط با آن را به خوبی درک کنید، پیشنهاد متمم این است که گام‌های زیر را به ترتیب طی کنید.

گام اول | آشنایی با تعریف محتوا

نخستین گام در آشنایی با استراتژی محتوا و یادگیری بازاریابی محتوا، آشنایی با مفهوم محتواست. به همین علت ما یک درس را به تعریف محتوا اختصاص داده‌ایم و در آن درس، سه ویژگی اصلی برای محتوا در نظر گرفته‌ایم:

محتوا ساختار دارد.

مخاطب محتوا انسان است.

محتوا ویرایش‌پذیر است.

پیشنهاد می‌کنیم حتماً قبل از مطالعه‌ی درس‌های دیگر، فرصت کوتاهی را به مطالعه‌ی این درس اختصاص دهید:

تعریف محتوا چیست؟

گام دوم | هدف از تولید محتوا چیست؟

با وجودی که ما درس‌های مربوط به تولید محتوا و روش تبدیل شدن به کارشناس تولید محتوا را در قالب یک مجموعه‌ی جداگانه ارائه کرده‌ایم، اما ناگزیر بوده‌ایم یک درس پایه‌ی مربوط به تولید محتوا را به عنوان زیرمجموعه‌ی استراتژی محتوا بگنجانیم و توضیح بدهیم که معمولاً محتوا با چه هدف‌هایی تولید می‌شود.

سه گزینه‌ی اصلی مد نظر ما به شرح زیر است:

تولید محتوا برای مصرف داخلی سازمان

تولید محتوا به صورت پروژه‌‌ای برای کمک به فروش یک محصول خاص (تا حدی مرتبط با بازاریابی محتوا)

تولید محتوا به عنوان یک فرایند عملیاتی و دائمی (که در این‌جا وظیفه‌ی استراتژیست محتوا پررنگ می‌شود)

بسیاری از کسانی که وارد حوزه‌ی محتوا می‌شوند، محتوا را از جنس بازاریابی محتوا و به عنوان بازوی دیجیتال مارکتینگ می‌بینند. مطالعه‌ی این درس باعث می‌شود که دید گسترده‌تری نسبت به کاربردهای محتوا داشته باشید:

هدف از تولید محتوا چیست؟

گام سوم | تعریف استراتژی محتوا و تفاوت آن با بازاریابی محتوا

بسیاری از کسانی که در زمینه‌ی محتوا کار می‌کنند – خصوصاً اگر خود را فعال دیجیتال مارکتینگ بدانند -دو واژه‌ی استراتژی محتوا و بازاریابی محتوا را تقریباً به شکل مترادف به‌کار می‌برند.

ما نمی‌خواهیم در این زمینه وسواس افراطی نشان دهیم و مادامی که خودمان بدانیم از چه حرف می‌زنیم و از چه می‌شنویم، دیگر مهم نیست که چه نامی بر روی آن بگذاریم.

https://www.mapleprimes.com/users/ranginkaman

بنابراین، در قالب سه درس، به تعریف بازاریابی محتوا و استراتژی محتوا و تفاوت‌هایشان پرداخته‌ایم و پس از مطالعه‌ی این سه درس، دیگر به این بحث بازنمی‌گردیم و شما را درگیر این تفاوت‌ها نمی‌کنیم.

سه درسی که در این زمینه نظر گرفته‌ایم به شرح زیر است:

بازاریابی محتوایی چیست؟

استراتژی محتوا چیست؟ استراتژیست محتوا چه می‌کند؟

دقیق‌ترین تعریف استراتژی محتوا چیست؟

خواندن درس اول و دوم را حتماً توصیه می‌کنیم. اما درس سوم، صرفاً گردآوری چند تعریف از کتاب‌ها و منابع مختلف است. اگر مدرس این حوزه هستید یا می‌خواهید به یک متخصص استراتژی محتوا تبدیل شوید، خواندن این درس برایتان مفید خواهد بود.

اما اگر حساسیت چندانی بر روی تعاریف دقیق ندارید، می‌توانید از روی درس سوم (دقیق‌ترین تعریف استراتژی محتوا) عبور کنید و آن را نخوانید.

گام چهارم | بازاریابی درونگرا و بازاریابی برونگرا

می‌توان گفت کلیدی‌ترین بحث در بازاریابی محتوا، تشخیص تفاوت بازاریابی درونگرا و بازاریابی برونگراست. اساساً اگر به بازاریابی درونگرا اعتقاد نداشته باشید، لازم نیست به سراغ محتوا و بازاریابی محتوایی بروید.

قبل از گسترش تکنولوژی دیجیتال و فضای اینترنت و وب (خصوصاً وب ۲.۰) و شبکه های اجتماعی، تصوری از بازاریابی درونگرا وجود نداشته و معمولاً این کسب و کارها بودند که به زور و زحمت، محصول خود را به بازار تحمیل می‌کردند.

جالب این‌جاست که بسیاری از کسانی که در سال‌های اخیر در فضای دیجیتال فعال شده‌اند، هم‌چنان با همان روش در حال تبلیغ آزاردهنده‌ی محصولات خود هستند و هرگز از زیرساخت ایجاد شده، برای کشاندن مشتری به سمت محصول (و نه تحمیل و تبلیغ محصول برای مشتری) استفاده نکرده‌اند.

پس از معرفی بازاریابی درونگرا و بازاریابی برونگرا خواهید دید که بازاریابی برونگرا هنوز هم کاربرد دارد؛ اما قرار نیست تمام توان و انرژی و منابع ما را در اختیار بگیرد. بلکه صرفاً بخشی از کمپین‌های حرفه‌ای را به خود اختصاص می‌دهد.

با توجه به این توضیحات، لطفاً دو درسی را که به بازاریابی برونگرا و درونگرا اختصاص داده شده با دقت بخوانید و از روی آن‌ها سریع عبور نکنید:

بازاریابی درونگرا چیست؟

https://www.debate.org/sadegh11/

گام پنجم | مشتری و نقشه سفر مشتری

ما در زمینه‌ی شناخت مشتری و نقشه سفر مشتری سه درس داریم.

درس اول به پرسونای مشتری یا پرسونای مخاطب اختصاص دارد و در‌آن تأکید کرده‌ایم که همه‌ی مشتریان را نمی‌شود به یک چشم دید. منابع شما محدود است و چاره‌ای نیست جز این‌که تصویری از یک یا چند مشتری هدف تعریف کرده و برای تأمین رضایت و ترغیب آن‌ها کار کنید.

این کار بسیار شبیه به همان مفهومی است که در مدیریت بازاریابی با عنوان بخش بندی بازار انجام می‌شود. در واقع شما با تعریف پرسونا دو کار مهم انجام می‌دهید:

جامعه هدف خود را محدود می‌کنید.

برای شناخت عمیق‌تر جامعه‌هدف خود تلاش می‌کنید.

درس دوم به قیف بازاریابی محتوا اختصاص دارد. قیف بازاریابی محتوا بر اساس مفهوم قیف فروش تعریف شده است.

این مدل بسیار ساده است و ممکن است به نظرتان چندان مفید نیاید. اما اگر روشی برای تعریف مسیر مشتری از لحظه‌ی آشنایی تا خرید ندارید، مطمئن باشید همین مدل ساده می‌تواند نگاه و عملکرد شما را متحول کند. بنابراین از کنارش به سادگی عبور نکنید.

اما بعد از آشنایی با قیف بازاریابی محتوا، ما درسی را به نقشه سفر مشتری اختصاص می‌دهیم تا با مدل‌های پیچیده‌تر و عمیق‌تر هم آشنا شوید. روزی که بتوانید نقشه سفر مشتری را به خوبی به‌کار بگیرید و از تمام ظرفیت‌هایش استفاده کنید، دیگر به مدل‌هایی مانند قیف بازاریابی نیاز نخواهید داشت:

نقشه سفر مشتری

گام ششم | مطالعه‌ی سایر درس‌ها (درس‌های تکنیکی)

بعد از طی کردن گام‌های قبل، به درس‌های تکنیکی در زمینه‌ی بازاریابی محتوا و استراتژی محتوا می‌رسید.

این درس‌ها را می‌توانید به سلیقه‌ی خودتان بخوانید و الزامی نیست که حتماً ترتیب پیشنهادی متمم را رعایت کنید.

 

منبع : متمم

  • رنگین کمان
  • ۰
  • ۰

آیا میخواهید فروش شرکتتان را افزایش دهید؟ چه مصرف کنندگان تصمیم بگیرند که چیزی بخرند یا خیر، اغلب موضوع محرک های روان شناسی کوچک است ، محصول شما ممکن است عالی باشد، اما اگر سایت شما برای موفقیت تنظیم نشده باشد، اتفاق خوبی برایتان نخواهد افتاد پس راه چاره چیست ؟

 

برای افزایش فروش اینترنتی چه می توان کرد؟ همانطور که در این بخش ازنمناک خواهید خواند قبل از اینکه سایت خود را درگیر تغییر و ارتقا کنید و یا هزاران دلار به مشاور بدهید، راه حل ساده تری را روانشناسان پیشنهاد می کنند.

 

روش هایی برای افزایش فروش اینترنتی و آنلاین

10 راه پیشنهادی برای افزایش فروش اینترنتی که در مشاوره بازاریابی دیجیتال برای شما پیشنهاد میکنند به شرح زیر است.

خریداران به روش خاصی خرید می کنند و با توجه به حجم بالای حراج هایی که دریافت می کنند، فیلتر کردن سر و صدا چالش برانگیز است ، این مزیت متمایزی را به کسب و کارهایی می دهد که واقعا درک کرده اند و فهمیدند که مصرف کنندگانشان چگونه با صفحات وبشان ارتباط برقرار کرده اند در نتیجه، باید به دنبال تغییرات ظریفی باشید که بازدید کنندگانتان را افزایش دهد.

 

انجام این کار وقت زیادی را نمی گیرد، و اثرات آن آسان اندازه گیری می شوند ، شما می توانید تست های A / B را در دو نسخه مختلف انجام دهید تا ببینید چه کارایی بهتر انجام می شود و در عرض چند روز به شما نتایج می دهد تا بتوانید به جلو حرکت کنید و پیشرفت کنید در این بخش از رازهای موفقیت شغلی در نمناک 10 ترفند روانشناختی وجود دارد که شما می توانید آنها را پیاده سازی و آزمایش کنید تا بتوانید فروش وب سایت خود را افزایش دهید.

 

روش بالا بردن فروش

 

راه و روش های موثر در افزایش فروش اینترنتی

تغییرات ظریفانه روانشناسی برای نفوذ به بازدیدکنندگان شما وجود دارد:

 

1. ارسال رایگان:

 

مصرف کنندگان قیمت محصولی که می بینند را قبول دارند این، به این معنی است که اگر بخواهید از کاربر هزینه ارسال یا انبارداری بگیرید، باید هزینه آن را در قیمت اولیه محصول ذکر کنید.هنگامی که خریداران بعدا متوجه هزینه های اضافی می شوند، مضطرب می شوند و باعث می شود تا از تکمیل خریدارهایشان اجتناب کنند.

 

افزایش فروش اینترنتی تلگرام

هنگامی که شما توضیح دهید که ارسال رایگان است، آنها به نام تجاری شما اعتماد می کنند و احساس می کنند شما کار را به نفع آنها انجام می دهید - به خصوص در مقایسه با هزینه ارسال قیمت بالای رقبایتان.

 

موفقیت در فروش

 

چگونگی و ترفندهای افزایش فروش اینترنتی

2. قیمت کالاهای خود را با برچسب 99 در پایانشان بگذارید:

 

این به عنوان اثر علامت چپ شناخته می شود ؛ زمانی که یک کاربر قیمت 19،99 تومان را به جای 20 تومن می بیند، یک اختلاف روانی در وی ایجاد می شود او ترغیب می شود که 20 تومان پرداخت نمیکند علاوه بر این، او این محصول را در محدوده 10-20 قرار می دهد، به جای 20-39. با وجود اینکه فقط یک تک تومنی تفاوت دارد، اما کاربران فکر میکنند این محصولات مقرون به صرفه تر هستند.

 

افزایش فروش اینترنتی تلگرام

 

افزایش فروش اینترنتی با ترفند قیمت گذاری

راهکارهای افزایش فروش اینترنتی

3. ارائه محصولات ارتقاء داده شده:

 

در پایان فرآیند پرداخت، محصولات ارتقا پیدا شده را پیشنهاد کنید ممکن است مصرف کننده شما قصد داشته باشد 100 تومان خریداری کند که در طول فرآیند تصمیم گیری و فرآیند پرداخت، او خود را قانع خواهد کرد که خرید خوبی کرده است.

 

برای مثال، اگر شما محصولی 10 تومانی را ارائه دهید، به احتمال زیاد، خریداری می کند. او فکر خواهد کرد، "10 تومان چه تفاوتی خواهد داشت؟" زیرا او قبلا از لحاظ روان شناسی روی قیمت اولیه تنظیم شده است.

 

 

افزایش فروش اینترنتی با ارتقا محصولات

4. ایجاد حس عجله ؛ غیرمستقیم او را به عجله در خرید تشویق کنید :

 

خریداران به احتمال زیاد می توانند این کار را انجام دهند وقتی که فکر کنند زمان محدود و کمی برای انجام این کار وجود دارد ؛ زمانی که آنها بر این باور باشند که می توانند همان محصول را برای فردا یا یک هفته بعد با قیمت مشابه (و یا پایین تر) خریداری کنند، احتمالا امروز خرید کمتری می کنند.

 

هنگامی شما یک احساس فوری ایجاد کنید، منجر به فروش سریع تری می شود و این می تواند اینگونه باشد که تعداد محدودی از این محصول باقی مانده است. شما همچنین می توانید توضیح دهید که قیمت های پایین فعلی برای مدت طولانی باقی نخواهند ماند و این سیگنال ها تصمیم خرید خریدار را تحریک می کند.

 

 

5. آدرسی برای نگرانی ها:

 

کسی که درباره خرید یک محصول در وب سایت شما فکر میکند، ممکن است نگران خریدش باشد و این سوالات را از خود بپرسد که :آیا ارزش پولش را دارد؟ آیا می توانم بهترش را در جای دیگری پیدا کنم؟ آیا مانند عکسش خواهد بود؟

 

در صفحه محصول، می توانید به این نگرانی ها پاسخ دهید. بخش "سوالات متداول" موثر است، شما همچنین می توانید پاسخ ها را روی توضیحات محصول مربوط کنید ؛ شما می توانید توضیح دهید که چرا این محصول ارزش پول پرداختی اش را دارد و چرا این محصول با ارزش ترین نوع است و ویژگی های خاصش را برجسته می کند.

 

انجام این کار باعث می شود مصرف کنندگان از انجام جستجو های اضافی جلوگیری کنند و یا به عقب برنگردند تا از خرید اجتناب کنند.

 

 

افزایش فروش اینترنتی با دادن اطمینان به مشتری و مشتری مداری یکی از راه دیگر است.

6. نشان دادن اعتبار ،؛ این یکی از ارزشمند ترین ترفندها است:

 

اضافه کردن نوعی از توصیف های مشتری یا آمار، این کارها باعث افزایش فروش خواهد شد ؛ این امر به ویژه زمانی موثر است که شما این اطلاعات را در نزدیکی دکمه "خرید" قرار دهید. او می فهمد که تنها نیست و نام تجاری شما محترم است و به مشتری اعتماد زیادی دارید.

وب سایت فروش اینترنتی

چگونه فروش اینترنتی را افزایش دهیم؟

7. دادن احساس ارزشمندی به مشتریان :

 

مشتریان از توجه به آنها لذت می برند. این می تواند به صورت تخفیفی تخصصی یا ارائه کمک به نیازهای او و یا با ایجاد کل فرایند پرداخت به عنوان انعطاف پذیر و یا درصورت امکان منعطف تر و آسان تر کردن کل فرایند پرداخت. زمانی آنها احساس اعتماد به نفس می کنند که شما (یا سایت شما) در طول خرید از آنها مراقبت کنید، در این صورت احتمال بیشتری برای تأیید خریدشان وجود خواهد داشت.

 

چگونه محصولاتمان را بفروشیم

 

افزایش فروش اینترنتی با دادن حس ارزشمندی

8. پیگیری پس از خرید! :

 

همانطور که ما در مورد مشتری بعدی فکر می کنیم، اما حفظ خریداران قدیم اغلب بسیار ارزشمند است ؛ کاربری که چندین بار محصولات شما را خریداری می کند، بسیار بیشتر از یک بار خریدار کمک به شما خواهد کرد.

 

این تاکیدی بر ایجاد مشتریان وفادار است و زمانی که آنها احساس می کنند که توسط نام تجاری شما قدردانی می شوند، احتمال بیشتری پیدا می کنند که خرید دوباره ای انجام دهند و حتی تجربه خود را با دوستانشان به اشتراک بگذارند.

 

شما می توانید یک ایمیل شخصی به مشتری خود در مورد تجربه خریدش ارسال کنید یا اگر خلاق تر هم باشید، بهتر ؛ اگر شما آدرس او را دارید، می توانید یک آیتم سفارشی را برایش ارسال کنید یا تخفیفی در مورد محصولات آینده خود را به او ارائه دهید.  البته شما با استفاده از خدمات دیجیتال مارکتنیگ میتوانید جذب مشتریانتان را بالا ببرید و درنهایت با این ترفند ها فروش را افزایش دهید

 

پیگیری بعد خرید

 

پیگیری های لازم برای افزایش فروش اینترنتی

افزایش فروش اینترنتی با بهترین ایده ها

9. داستان موفقیت خود را بگویید:

 

مردم دوست دارند داستان پشت سر افراد موفق را بدانند ؛ وب سایت شما می تواند به طور موثری داستانتان را به اشتراک بگذارد. از طریق متن، ویدیو یا سایر رسانه ها، شما می توانید نشان دهید که چه کسی هستید ؛ دلیلی که کسب و کارتان را آغاز کرده اید چه بوده و چه مشکلاتی را حل کردید.

 

وضوح این کار به مشتریان شما کمک می کند که عشق و علاقه در پشت این وب و اعداد و تصاویر را ببینند به علاوه، یک مشتری که به داستان شما اعتقاد دارد، ممکن است محصول شما را فقط برای حمایت از کارتان خریداری کند.

 

افزایش فروش اینترنتی

 

افزایش فروش اینترنتی با ایده های فوق العاده

10. از اثر متوسط و میانه استفاده کنید:

 

زمانی که شما سه محصول مشابه دارید، مصرف کنندگان احتمالا بیشتری دارند که آنها را بخرند ؛ هنگامی که تنها یک گزینه ارزان تر در کنار یک گزینه گران تر وجود دارد، به طور متوسط گزینه ارزان تر انتخاب خواهد شد.

 

با این حال، اضافه کردن گزینه سوم، باعث می شود کاربران بخواهند خرید وسطی با قیمت متوسط وسط که ممکن را انتخاب کنند. این کارها به این دلیل اثر می کند که گزینه گران ترین به عنوان یک لنگر عمل می کند و پیشنهاد وسطی را به عنوان گزینه ای با ارزش خوب احساس می کند.

 

چگونه محصولاتمان را بفروشیم

چگونه می توان باعث افزایش فروش اینترنتی شد؟

این روش ها ثابت شده اند که موثر است اما هر مورد و سناریو متفاوت است ؛ شما باید به تغییرات ظریفتان ادامه دهید تا ببینید کدام نسخه به طور موثری برای رسیدن به حداکثر توانایی شما کار می کند. به دنبال این مراحل و جمع آوری داده ها در نتایج، منجر به یک چرخه سریع حرکت و فروش بیشتر خواهد شد.

 

منبع : نمناک

  • رنگین کمان
  • ۰
  • ۰

 تعریف ام سی کنا از بازاریابی چیست؟

واقعیت آن است که مدیریت بازاریابی، دنیای خاص خودش را دارد.  همین دنیای خاص و گسترده، بسیاری را دچار سردرگمی می‌کند. گویا  تعریف هرکس از مارکتینگ با دیگران متفاوت است.

در این مقاله قصد داریم به آموزش بازاریابی که یکی از مهیج‌ترین مباحث افتصادی-جامعه شناسانه در قرن ۲۱ است بپردازیم و مفاهیم اولیه آن را مرور کنیم. در این مقاله شما متوجه خواهید شد که تعریف بازاریابی چیست؟ مفاهیم اولیه آن کدام‌اند؟ سیر تکاملی آن چگونه است؟ چه عواملی موجب تغییر در آن می‌شوند؟ اصول بازاریابی چیست؟ و درنهایت جنبه‌های منفی آن کدام‌‌اند؟ شکل زیر نمودار مطالب مطرح‌شده در این مقاله را نشان می‌دهد.

فهرستی از بازاریابی چیست؟

کلیات و تعاریف بازاریابی 


برای آنکه یک فرد به بازاریاب موفقی تبدیل شود باید با مفاهیم اولیه و اصول بازاریابی آشنایی داشته باشد. او باید بداند بازاریابی چیست؟ همچنین لازم است تعریف‌های نادرست ارائه شده در این زمینه را تشخیص دهد و درک کند که در چه مواردی مصداق دارد.

 

فهرستی از بازاریابی چیست؟

تعریف بازاریابی
به نظر می‌رسد فیلیپ کاتلر (Philip Kotler) بهترین تعریف بازاریابی را ارائه داده است:

«فرایندی که به‌وسیله آن شرکت‌ها مشتری را درگیر می‌کنند و به ساخت روابط مستحکم با مشتری و آفرینش ارزش برای او در مقابل کسب ارزش از او می‌پردازند»

حدود پنجاه سال پیش، پیتر دراکر (Peter Drucker)، یکی از بزرگ‌ترین متفکران مدیریت در جهان که برخی او را پدر مدیریت نوین جهان می‌دانند، مراحلی را برای تعریف بازاریابی یا مارکتینگ مدرن ایجاد کرده است. او می‌گوید:

«اگر بخواهیم از چیستی کسب‌وکار مطلع شویم، ناچار باید از هدف شروع کنیم. تنها یک هدف ارزشمند برای کسب‌وکار قابل‌تصور است و آن خلق مشتری است. این مشتری است که چیستی یک کسب‌وکار را معین می‌کند و اوست که مایل به پرداخت پول برای کالا و خدمات شماست. کالا و خدماتی که برآمده از دل طبیعت و حاصل تبدیل منابع طبیعی به کالاها و ثروت است. آنچه یک کسب‌وکار تولید می‌کند، چندان اهمیتی ندارد و در آینده موفقیت کسب‌وکار تعیین‌کننده نیست؛ بلکه آنچه مشتری فکر می‌کند، می‌خرد و به‌عنوان “ارزش” در نظر می‌گیرد، تعیین‌کننده است. به همین سبب هدف کسب‌وکار، خلق مشتری است. یک کسب‌وکار، تنها و تنها دو کارکرد تجاری مهم دارد: بازاریابی و نوآوری»

قدرت جملات گفته‌شده در بالا را در نظر بگیرید؛ یک کسب‌وکار برای مشتریان و با تبدیل منابع طبیعی‌ یا انسانی به پیشنهاد ارزشی حداکثری ساخته می‌شود. برمبنای این رویکرد، دراکر بازاریابی را تنها به یک دپارتمان یا بخش مشخصی از یک سازمان مربوط نمی‌داند، بلکه به نظر او مارکتینگ باید کل سازمان را  در‌برگیرد؛ یعنی تک‌تک کارکنان یک سازمان، بازاریابان آن سازمان به شمار می‌روند. دراکر می‌گوید: «بازاریابی آن‌قدر پایه‌ای است که نمی‌توان آن را  یک کارکرد مجزا دانست.» بی‌شک فلسفه کسب‌وکار پیتر دراکر  بسیار جلوتر از زمان خودش بود.

تعریف بازاریابی از دید انجمن علمی آمریکا:

«بازاریابی مجموعه‌ای از فعالیت‌ها، نهادها و فرایندهایی است که برای خلق، ارتباط، تحویل و مبادله پیشنهاداتی به کار می‌رود که برای مشتریان، شرکا، مراجع و جامعه ارزشمند است».

این تعریف بازاریابی بسیار خوب است؛ زیرا:

• بر جنبه‌های استراتژی بازاریابی تمرکز دارد و آن را در جایگاه مرکز به‌عنوان عامل موفقیت سازمان قرار می‌دهد
• بازاریابی را «مجموعه‌ای از فعالیت‌ها، نهادها و فرایندها» می‌داند؛ به عبارتی، آن را تنها به یک دپارتمان سازمانی محدود نمی‌کند
• تمرکز اصلی بازاریابی را به‌سوی خلق ارزش معطوف می‌دارد: خلق، ارتباط، تحویل و مبادله ارزش به ذینفعان مختلف.

کل کتاب بازاریابی
چه چیزی بازاریابی نیست؟
وقتی به مفهوم و تعریف بازاریابی فکر می‌کنید، چه تصاویر و ایده‌هایی به ذهنتان می‌آید؟ اصولاً تعاریف و ذهنیات هرکس به‌شدت به تجارب گذشته و سن و سابقه حرفه‌ای وی و متغیرهای دیگری وابسته است؛ بنابراین، پیش از پرداختن به تعریف بازاریابی بهتر است بدانیم چه چیزهایی نیست؟

اگر برداشت شما از مارکتینگ مطابق یکی از گزاره‌های زیر است، پس یک جای کار می‌لنگد و احتمالاً این برداشت اشتباه باعث زیان شما در کسب‌وکار یا فضای آکادمیک خواهد شد:

• تبلیغات سرگرم‌کننده و اغواگر یا برعکس، تبلیغات تکراری بی‌وقفه و ملال‌آور (به‌عنوان مثال: تیزر تبلیغاتی مدرسان شریف: کتاب چی بخونم؟ …. کلاس کجا برم؟…)

• فروشندگان سمج که از شما می‌خواهند کالایشان را همین‌ الان بخرید (به‌عنوان مثال: همین حالا با ارسال پیامک، کالا را درب منزلتان تحویل بگیرید)

• اسپم‌های فراوان در ایمیلتان یا پیامک‌ها و پیشنهادات ناخواسته‌ مکرر بر روی گوشی موبایلتان (به‌عنوان مثال: کاشت مو یا برداشت مو تنها در یک دوره، تضمینی)

• استفاده از سلبریتی‌های معروف برای معرفی یک برند (به‌عنوان مثال: ورزشکارانی که از محصولات شرکتی خاص استفاده می‌کنند)

سلبریتی های معروف در بازاریابی چیست؟

• ادعاهای غلو شده در‌باره کیفیت یک محصول که همواره بی‌اعتمادی نسبت به تولیدکننده و دیگر بازاریابان را درپی دارد (به‌عنوان مثال: بالاترین میزان فروش در کشورهای اروپایی هم‌رده با محصولات جهانی)

• دپارتمان بازاریابی در یک سازمان که مالک کل ایده‌های بازاریابی آن سازمان است. اینکه ماموریت دپارتمان چیست؟ به استراتژی‌های کلان سازمان بازمی‌گردد، اما در هر صورت، بازاریابی به دپارتمان بازاریابی محدود نمی‌شود.

• نوع برخورد ویزیتور یا نماینده‌ علمی و مسئول جذب مشتریان بالقوه. (به‌عنوان مثال: می‌توانم چند لحظه وقتتان را بگیرم؟ می‌توانم دلیل عدم درخواستتان را بدانم؟ محصول ما…). اگر قدری جلوتر برویم، تعریف بازاریابی و فروش، اگرچه همواره بایکدیگر آمده‌اند و بین آن‌ها رابطه‌ای تنگاتنگ وجود دارد، اما دو مفهوم متفاوت‌اند.

به این لیست می‌توان موارد بی‌شمار دیگری را اضافه کرد. دلایل گوناگونی به ایجاد این سوءبرداشت‌ها از مفهوم بازاریابی می‌انجامد. در جدول زیر ۶ مورد از این سوءبرداشت‌ها آمده است:

بازاریابی چه نیست؟    بازاریابی چیست؟


تنها یک مرکز هزینه دیگر برای سازمان است    برخی از مدیران و تصمیم‌گیرندگان در مواقع بحرانی، جهت مدیریت بحران و هنگام نیاز به کاهش بودجه، اولین واحدی که برای قلع‌وقمع نمودن به ذهنشان خطور می‌کند؛ واحد بازاریابی است. بازاریابی فرایندی بلندمدت است و نباید در کوتاه‌مدت از آن انتظار معجزه داشت.
ادعای کلاسیکی وجود دارد که بیان می‌کند شرکت‌های موفق به‌صورت هم‌زمان در کوتاه‌مدت هزینه‌های مالی خویش را کنترل می‌کنند تا از عملکرد مالی خود اطمینان یابند؛ درحالی‌که برای موفقیت در بلندمدت و کسب مزیت رقابتی بر بازاریابی سرمایه‌گذاری می‌نمایند.
ذاتاً غیراخلاقی و برای جامعه مضر است    اینکه اخلاق در بازاریابی چیست و چه معیارهایی دارد، مبحثی بسیار مفصل است اما ذاتاً از سایر حوزه‌های کسب‌وکار غیراخلاقی‌تر نیست. رسوایی‌های مالی مربوط به حرفه حسابرسی و حسابداری هنوز در جهان از بحث نیافتاده است. برخی از جنبه‌های بازاریابی می‌تواند غیراخلاقی و یا غیرقانونی باشد همانند: تکنیک‌های فروش گول زننده، ادعاهای تبلیغاتی غلط و بسته‌بندی‌های مضر برای طبیعت. این موارد چون توسط عموم مردم قابل‌مشاهده و ملموس است ممکن است به‌عنوان کل بازاریابی در نظر گرفته شود.درحالی‌که سازمان است.
تماماً در مورد سرگرمی است    برخی از جنبه‌های بازاریابی ذاتاً سرگرم‌کننده و جالب هستند. مثلاً استفاده از یک گاو کارتونی توسط یک شرکت که دیالوگ‌هایی بامزه می‌گوید یا میمون موتورسوار در تبلیغات چی‌توز می‌تواند هم کودکان و هم بزرگ‌سالان را جذب کند. خرس استفاده‌شده توسط شرکت ایران رادیاتور واقعاً خاطره‌انگیز است.اما در کنار همه‌ این‌ها، بازاریابی شامل جنبه‌های پیچیده‌تر و تا حدودی دشوارتری همچون تحقیقات بازاریابی پیشرفته، تجزیه‌وتحلیل، تصمیم‌گیری و تدوین استراتژی و اهداف است.برای بسیاری از سازمان‌ها به معنای صرف هزینه‌ای چشمگیر است و به همین خاطر اغلب شرکت‌ها بدون پشتوانه‌های اطمینان‌بخش، حاضر به‌صرف هزینه نیستند. از همین رو شرکت‌هایی که تنها به دنبال جنبه‌های سرگرم‌کننده و لذت‌بخش بازاریابی می‌روند، احتمالاً با شکست مواجه می‌شوند.
تماماً در مورد تبلیغات است    تبلیغات تنها یکی از روش‌هایی است که بازاریابی به‌وسیله آن با مشتریان بالقوه‌ خویش ارتباط برقرار می‌کند. تبلیغات به‌شدت برای عموم قابل‌رؤیت است و به همین خاطر بسیاری از افراد زمانی که به بازاریابی فکر می‌کنند، تبلیغات در ذهنشان تداعی می‌شود.اصل معروف دراین‌باره : تبلیغات خوب، محصول بد را سریع‌تر از رده خارج می‌کند.
تماماً در مورد فروش است    عموم مردم به‌نوعی هرروز با فروش مواجه می‌شوند. از تماسی که برای فروش سیم‌کارت به شما گرفته می‌شود یا فروشنده‌ای که مستقیم به دفتر شما مراجعه می‌کند، همگی جلوه‌های گوناگونی از فروش است که منجر به این سوءبرداشت غلط از مفهوم بازاریابی می‌شود. فروش شخصی هم یکی از روش‌های ارتباطی است که بازاریابی از آن استفاده می‌کند. بازاریابان باید در برابر شرکت به این سوال پاسخ دهند که آمیخته ارتباطات بازاریابی چیست و در مورد آمیخته ارتباطات بازاریابی تصمیم‌گیری کنند: اینکه از چه روش‌هایی برای نزدیک شدن و برقراری ارتباط با مخاطبان بالقوه و فعلی استفاده می‌شود. علاوه بر تبلیغات و فروش شخصی، روش‌های ارتباطی دیگر همچون روابط عمومی، ترفیعات فروش و بازاریابی مستقیم وجود دارد که در مقالات بعدی در مورد اثربخشی هریک خواهیم نوشت. اما آنچه مهم است این است که فروش را مساوی بازاریابی و بازاریابی را مساوی فروش ندانیم.
تنها بازاریابان سازمان، وظیفه بازاریابی دارند    همه‌ افراد یک سازمان بازاریاب هستند. همه افراد یک سازمان در موفقیت یا شکست بازاریابی نقش دارند.صرف‌نظر از پست یا جایگاه در سلسله‌مراتب سازمانی، همه افراد در آن نقش دارند. همه افراد سازمان باید بدانند که معیارها و استاندارد‌‌های شرکت در مورد بازاریابی چیست؟ افراد با مهارت‌های بازاریابی موفق‌تر هستند. کافی است به خودتان به‌عنوان یک برند شخصی فکر کنید که می‌تواند تأثیرگذار و جذاب باشد.
بازاریابی شامل چه مواردی می‌شود؟
بازاریابان به‌طورکلی در ۱۰ زمینه اصلی فعالیت می‌کنند: کالا، خدمات، رویدادها، تجارب، افراد، مکان‌ها، اموال، سازمان‌ها، اطلاعات و ایده‌های خلاقانه.

محصولات
کالا‌ها و محصولات فیزیکی، نقش پررنگی در اکثر محصولات دارند. از یک بسته چیپس گرفته تا ورق فولاد و لباسی که به تن می‌کنید، همگی جزو کالا و محصولات تلقی می‌شوند.

خدمات
خدمات، حالتی غیرملموس و غیرفیزیکی دارند و از این نظر در مقابل محصولات قرار می‌گیرند. البته بسیاری از محصولات به همراه خدمات جانبی عرضه می‌شوند. خدمات را می‌توان شامل فعالیت مؤسسات آموزشی، شرکت‌های ارائه‌دهنده‌ خدمات زیبایی و … در نظر گرفت. خدمات این ویژگی‌ها را دارند: ناملموس، غیرقابل ذخیره‌اند و‌ نمی‌توان آن را از تولیدکننده جدا کرد. همچنین در کیفیت متغیرند. همین عوامل بازاریابی خدمات را از بازاریابی محصولات متمایز کرده ‌است.

رویدادها
بازاریابان رویدادهای مختلف را در زمان‌ها و مکان‌های مختلف بازاریابی می‌کنند؛ از رویدادهایی نظیر المپیک و جام جهانی گرفته تا یک نمایشگاه هنری کوچک.

تجارب
بازاریابان تجارب مختلف را نیز بازاریابی می‌کنند. برای مثال وب‌سایت مدیر ماجراجو تجارب گوناگونی درباره پرش از هواپیما در ارتفاع ۲۵ هزار پایی تا صعود به سردترین نقطه کره زمین در اختیار مدیران قرار می‌دهد. هرچند استفاده از تمامی محصولات و خدمات به‌نوعی برای مشتریان تجربه‌هایی به همراه دارند.

برند شخصی
مبحث برندسازی شخصی یا personal branding به صورت ویژه در‌باره بازاریابی افراد سخن می‌گوید. سلبریتی‌ها و افراد خبره در زمینه‌های مختلف از برندسازی شخصی استفاده می‌کنند تا بتوانند جایگاه خود را در میان هم صنفان خود بهبود بخشند و مبالغ بالاتری دریافت کنند. در کنار دریافتی بالاتر، شهرت بیشتر نیز یکی از دلایل برندسازی شخصی است. برای مثال خانم میشل اوباما،‌ به یک ستاره راک در عالم نویسندگی  تبدیل‌شده است.

مکان‌ها
گردشگری، صنعتی بسیار ضروری برای رشد و توسعه پایدار است. کشورهای گوناگون می‌کوشند تا جاذبه‌های گردشگری خود را به اطلاع همگان برسانند و حتی خود به خلق جاذبه‌های گردشگری بپردازند. کشور دبی، نمونه‌ای کامل از ساخت جاذبه‌های گردشگری و خلق ثروت از دل ریگ‌های بیابان است. ریگ‌هایی که بدون علم بازاریابی، هرگز چنین جاذبه‌هایی‌ نداشتند.

مکان در بازاریابی چیست؟

دارایی مالی 
دارایی‌های مختلف نظیر مسکن یا اوراق سهام و … نیز به بازاریابی نیاز دارند. حتی شرکت‌های کارگزار بورس هم در مواجهه با رقبای خود ناچارند از اصول بازاریابی و در بلندمدت استراتژی بازاریابی استفاده کنند. برای مثال شرکت کارگزاری مفید، به اجرای برنامه‌هایی دست زده که برای این صنعت تا حدودی تازگی دارد.

برند شرکتی
معمولاً مارکتینگ در مورد محصولات و خدمات شرکت‌ها به کار می‌رود، اما می‌توان آن را برای خود سازمان‌ها و شرکت‌ها نیز به کار برد. به‌بیان‌دیگر، افزون بر ساخت برند محصولات، می‌توان برند شرکتی یا corporate brand را هم ایجاد کرد. بازاریابی برای خود سازمان بسیار دشوارتر از محصولات سازمان است. به همین دلیل کمتر به آن توجه می‌شود.

اطلاعات
به بیانی اغراق‌آمیز از آقای ست گادین (Seth Godin)، بازاریابی اطلاعات که به‌وسیله بازاریابی محتوایی و بازاریابی اینترنتی انجام می‌گیرد، آخرین راهکار است. مردم به دنبال اطلاعات مفید و کاربردی هستند. شرکت‌های مختلف می‌توانند از طریق بازاریابی اینترنتی و با ارائه اطلاعات یکپارچه و منسجم، به جذب مشتریان بپردازند.

ایده‌های خلاق
هر کالایی که بازاریابی می‌شود، به‌نوعی بر اساس یک ایده خلاقانه طراحی و تولید شده است. در حقیقت محصولات و خدمات ابزاری برای نمایاندن ایده‌ها و آرزوها هستند و مارکتینگ نقش پررنگی در این فرایند دارد.

مفاهیم اصلی و اصول بازاریابی 
برای درک بهتر مفهوم و اصول بازاریابی و کاربست مفاهیم در عمل، یک بازاریاب باید با مفاهیم و اصول بازاریابی آشنا باشد. در زیر به آموزش بازاریابی و مفاهیم اصلی آن با زبان ساده و روان اشاره می‌کنیم.

نیاز
شاید بتوان گفت که پایه‌ای‌ترین مفهومی که در مارکتینگ جاخوش کرده است، مفهوم نیاز باشد. «نیاز» عبارت است از احساس کمبود و فقدان. این احساس کمبود و فقدان به حالات گوناگونی می‌تواند جلوه کند. نیازها می‌توانند نمود فیزیکی پیدا کنند، مانند زمانی که در معده‌ خود احساس ضعف می‌کنید یا نمود اجتماعی پیدا کنند؛ همانند نیاز شما به ارتباط با دیگر انسان‌ها و رفع حس تنهایی.

درباره نیاز و شناسایی نیازها، تئوری‌ها و نظریات گوناگونی وجود دارد که معروف‌ترین آن‌ها تئوری سلسه مراتب نیازهای آبراهام مازلو است که با نام هرم مازلو نیز شناخته می‌شود. در بحث شناسایی نیازها، روانشناسی و روانشناسان مطرح، کمک بزرگی به مارکتینگ کرده‌اند. شناخت نیازهای انسان، مفهومی بسیار جذاب و گسترده در علم رفتار مصرف‌کننده به شمار می‌رود.

منتقدان می‌گویند بازاریابان نیازهای کاذب در افراد ایجاد می‌کنند تا آن‌ها را به مصرف و خرید و صرف پول بیشتر سوق دهند. باید توجه داشت که نیازهای انسانی همواره ثابت هستند و بازاریابان نمی‌توانند نیازها را ایجاد کنند یا از بین ببرند؛ حس گرسنگی وجود دارد، چه رستوران زنجیره‌ای وجود داشته باشد یا نداشته باشد. همچنین افراد به برقراری ارتباط با دیگران و ابراز وجود نیاز دارند (البته این نیاز شدت و ضعف دارد!) چه رسانه‌های اجتماعی وجود داشته باشند یا نداشته باشند. کافی است به غار نوشته‌های اجداد غارنشینمان در چندین هزار سال پیش توجه کنید؛ تصاویر مربوط به شکار یا اعضای خانواده یا دیوار نوشته‌های سده‌های اخیر، پاسخی برای ارضای این نیاز است، درست مانند تصویر صرف غذا در رستوران در صفحات اینستاگرام امروزی. شما میتوانید درباره خدمات سئو بیشتر بدانید و برای افزایش وردوی سایتتان از همین حالا اقدام کنید.

نیاز در بازاریابی چیست

اما پاسخ صادقانه این است که بازاریابان می‌توانند در «نوع خواسته‌های افراد» تغییراتی ایجاد و آن را دست‌کاری کنند. حال خواسته (want) چیست؟

خواسته
خواسته‌ها، نحوه ارضای نیازها هستند که تحت تأثیر فرهنگ و شخصیت افراد شکل می‌گیرند. نیاز به غذا را می‌توان با انواع روش‌ها برطرف کرد مانند: خوردن انواع غذاها، تنقلات، شیرینی‌ها و… . دو خواهر دوقلو که یکی در هندوستان و دیگری در آفریقای جنوبی پرورش‌یافته‌اند برای صرف غذا با توجه به فرهنگ‌ها، انتخاب‌های متفاوتی دارند. مردم ایران در وعده ناهار یا احتمالاً شام (اگر رژیم غذایی نداشته باشند) از برنج یا نان استفاده می‌کنند درحالی‌که ساکنین شهر اوزاکای ژاپن تمایل زیادی به مصرف سبزی و غذاهای دریایی خام دارند.

تقاضا
اگر خواسته با قدرت خرید و پرداخت همراه شود، آنگاه تقاضا شکل می‌گیرد. با توجه به موارد بالا، فردی که گرسنه می‌شود، براساس فرهنگ ‌و علایق شخصی، چند گزینه برای رفع نیاز خود گردآوری می‌کند و آنگاه با توجه به درآمد، یکی از آن‌ها را برمی‌گزیند.

افراد از طریق تقاضای کالا و خدمات به دنبال ارزش و بازاریابان نیز درپی کسب ارزش از وجود چنین تقاضاهایی هستند؛ رابطه‌ای که می‌تواند برد-برد باشد. تقاضا انواعی دارد که در زیر به آن اشاره می‌کنیم:

تقاضای منفی
در این حالت مشتریان از محصولات شرکت بیزارند و حتی ممکن است پولی پرداخت کنند تا از شر آن محصول راحت شوند. وظیفه بازاریابان، تبدیل این تقاضای منفی به تقاضای مثبت است. برای مثال خدمت سربازی برای مردان تقاضای منفی دارد که سیاست‌گذاران و تصمیم‌گیرندگان از طریق ارزش افزایی برای مشمولین، می‌خواهند ‌این روند را تغییر دهند.

تقاضای منفی در بازاریابی چیست

نبود تقاضا 
در این حالت، مشتریان ممکن است از محصولات شرکت بی‌خبر باشند یا آن‌ها را نخواهند. برای مثال چای سبز، محصولی است که ایرانی‌ها نسبت به آن تمایل اندکی دارند. در این حالت وظیفه بازاریاب، ایجاد تقاضا است.

تقاضای پنهان
این نوع تقاضا، به نیازهای تأمین نشده مشتریان اشاره دارد. این وضعیت تقاضا فرصت فوق‌العاده‌ای برای بازاریابان و کارآفرینان موفق ایجاد می‌کند. وظیفه بازاریاب پروش تقاضا است. برای مثال، نیاز مصرف‌کنندگان به حمل‌ونقل راحت و کم‌هزینه، در بازاریابی اینترنتی به شکل‌گیری تاکسی‌های اینترنتی انجامیده است.

تقاضای پنهان در بازاریابی چیست؟

تقاضای نزولی
در این حالت تقاضا نسبت به گذشته کمتر و کمتر می‌شود تا به صفر برسد. وظیفه بازاریابان در این حالت، احیا و تجدید تقاضا‌ست. برای مثال، تقاضا برای محصولات کفش ملی، زمانی نزولی بود.

تقاضای نامنظم
در این حالت تقاضا در هر فصل، ماه یا روز متفاوت است. وظیفه بازاریابان در این حالت، تنظیم تقاضا‌ست. برای مثال تقاضا برای بازدید از مجموعه فرهنگی ورزشی توچال یا صرف غذا در رستوران‌ها، حالتی نامنظم دارد. بر همین مبنا، مدیران از طریق تکنیک‌های مختلف، به دنبال تنظیم تقاضا هستند.

تقاضای کامل
در این حالت، میزان تقاضا با میزان عرضه برابر است و مشتریان تمامی کالاهایی که شرکت به بازار عرضه می‌کند را خریداری می‌کنند.

تقاضای بیش از حد
در این حالت تعداد مشتریان خواهان محصولات، از ظرفیت عرضه شرکت بیشتر است. وظیفه بازاریابان در این حالت، ایجاد تعدیل تقاضا‌ست. برای مثال تقاضا برای ورود به رشته پزشکی بیش از ظرفیت دانشگاه‌های کشور است که از طریق تشویق به تحصیل در دیگر رشته‌ها تعدیل می‌شود.

تقاضای زیان‌آور  
در این حالت، مشتریان خواهان محصولات زیان‌آور هستند. وظیفه بازاریاب مقابله با این نوع تقاضاهاست. برای مثال تقاضا برای مواد مخدر صنعتی، تقاضایی زیان‌آور برای فرد و جامعه است که ضمن آگاه‌سازی مخاطبان، با آن مقابله می‌شود.

پیشنهادات
نیازها، خواسته‌ها و تقاضای مصرف‌کنندگان از طریق پیشنهادات بازاریابی برآورده می‌شوند. پیشنهادات، مجموعه‌ای از کالاها، خدمات، اطلاعات و تجارب هستند که بازاریابان به مشتریان پیشنهاد می‌دهند. همان‌گونه که بیان شد این پیشنهادات تنها نمود فیزیکی ندارند و می‌توانند شامل خدمات نیز باشند.

مبادله
دیگر مفهوم محوری در مارکتینگ، مبادله است. مبادله به معنای این است که فردی کالای ارزشمندی را درقبال گرفتن کالای ارزشمند موردنظرش، به فرد دیگری بدهد. برای مثال، شما برای به دست آوردن لباس موردعلاقه خود به فروشنده پول پرداخت می‌کنید. معمولاً مبادله توسط پول تسهیل می‌شود، اما نه همیشه. در برخی مواقع افراد دارایی‌های غیرپولی خود مانند زمان، مهارت، تخصص، سرمایه فکری و دیگر ارزش‌ها را با چیز دیگری که طالب به دست آوردن آن هستند دادوستد می‌کنند.

برای آنکه مبادله‌ای شکل بگیرد، ۵ شرط اساسی لازم است که عبارتنداز:

۱٫ در هر مبادله باید حداقل دو نفر وجود داشته باشد؛
۲٫ هر طرف، چیزی در اختیار داشته باشد که برای طرف مقابل دارای ارزش باشد؛
۳٫ هر طرف توانایی برقرار کردن ارتباط و تحویل ارزش را داشته باشد؛
۴٫ هر طرف در قبول یا رد پیشنهاد مبادله آزاد باشد؛
۵٫ هر طرف سروکار داشتن با طرف مقابل را ارزشمند و مناسب بداند.

مبادله در بازاریابی چیست؟

منظور از چیز ارزشمند در تعریف مبادله همان ارزش است. تقریباً در تمامی مباحث و کتب معاصر کسب‌وکار، خلق ارزش پایه و اساس و زمینه محوری مارکتینگ در نظر گرفته‌شده است.

ارزش را می‌توان این‌گونه تعریف کرد: «مجموعه مزایا و منافعی که مشتری با پرداخت پول و استفاده از کالا و خدمات ما کسب می‌کند.»

به دلیل اهمیت خلق ارزش، در این مقاله آموزش بازاریابی به بررسی بیشتر این مفهوم می‌پردازیم.

ارزش و انواع آن
از دیدگاه برخی صاحب‌نظران همچون مایکل سولومون، مارکتینگ تماماً در مورد خلق و رسانیدن ارزش است؛ رسانیدن ارزش به افراد درگیر در یک معامله. درباره این که ارزش در بازاریابی چیست؟ تعاریف گوناگونی بیان‌شده است که شاید ساده‌ترین آن‌ها مقایسه عایدی مصرف‌کننده با هزینه‌های وی، برای به دست آوردن کالا و خدمات باشد که این منافع و عوایدِ مشتری صرفاً منافع پولی و مالی نیست.

همان‌گونه که در بالا گفته شد، هدف رسانیدن ارزش به طرفین درگیر در یک معامله است و به همین خاطر می‌توان ارزش را از نظر افراد درگیر در یک معامله بررسی کرد:

ارزش از دید مشتریان
به‌عنوان مشتری تصمیم‌گیری ما تحت تأثیر میزان ارزشی است که از خرید یک کالا یا خدمت به دست می‌آوریم. برای مثال برای خرید یک جفت کفش ممکن است برند آن کفش را با دیگر برندها ازنظر قیمت، شهرت و عوامل دیگر مقایسه کنیم.

بازاریابان از طریق ارزش‌های پیشنهادی به مشتریان خود، خلق ارزش می‌کنند. در مورد ارزش پیشنهادی در مارکتینگ و نحوه ایجاد آن، کتاب‌های مختلفی نوشته شده است، اما در تعریفی ساده، ارزش پیشنهادی دربرگیرنده تمامی منافع و مزایای همراه با کالا و خدمات است و تنها به خود کالا مربوط نمی‌شود. برای مثال کسی که گوشی هوشمند شرکت اپل را خریداری می‌کند، در مقایسه با گوشی ساخت شرکت سامسونگ، احتمالاً نمی‌تواند پیامک‌های بهتری بفرستد یا کار خارق‌العاده‌تری با آن انجام دهد (به دلیل محدودیت‌های موجود در ایران، حتی نمی‌تواند از تمامی امکانات آن استفاده کند). او به دنبال هویت‌یابی با این برند و قرارگیری در گروه مشتریان اپل است؛ مزیتی که سایر برندها نمی‌توانند ایجاد کنند.

بازاریابان به دنبال افزودن ارزش‌هایی به کالا هستند که بتوانند به‌واسطه آن از رقبا پیشی بگیرند. ارزش‌هایی از جنس ارزش‌های همراه با گوشی اپل. چالش اصلی بازاریابان، متقاعدسازی مصرف‌کنندگان به خرید بر مبنای ارزش‌های یادشده است.

ارزش از دید فروشندگان
اولین ارزشی که از دید فروشندگان به ذهن خطور می‌کند، ممکن است کسب سود باشد. هرچند کسب سود از تولید کالا و خدمات می‌تواند ارزش باشد و واقعاً هم هست، اما ارزش از دید فروشندگان تنها به سود محدود نخواهد شد.

در سال‌های اخیر، سازمان‌ها به دنبال کسب ارزش‌های بسیار متفاوت‌تری از مشتریان هستند. دستیابی به وفاداری مشتریان به برند و افزایش ارزش طول عمر مشتریان از این جمله است. در مفهوم ارزش طول عمر مشتریان، شرکت‌ها به محاسبه میزان عواید و سود حاصل از معامله با مشتریان می‌پردازند.

برخی شرکت‌ها ارزش‌های خود را در ابعاد دیگری نیز مورد سنجش قرار می‌دهند. اینکه یک شرکت در میان رقبا چه جایگاه و اعتباری دارد، ارزش قدرتمندی است که مشتریان به کسب‌وکارها می‌بخشند.

درنهایت، بعضی از سازمان‌ها اصلاً به دنبال سود نیستند و ارزش‌هایی که آن‌ها از معامله با مشتریان کسب می‌کنند می‌تواند بسیار متفاوت باشد. برای مثال، سازمان‌های مردم‌نهاد حمایت از محیط‌ زیست یا حمایت از کودکان کار، ازاین‌دست سازمان‌ها به شمار می‌روند.

خلق ارزش از طریق مزیت رقابتی
در فضای مدیریت کسب‌وکار واژه مزیت رقابتی را به‌ دفعات می‌شنویم. مزیت رقابتی به معنای برتری یک شرکت بر رقبای آن است که به سودآوری بیشتر، فروش بیشتر و افزایش درآمدهای سالانه می‌انجامد. برای مثال، آژانس‌های تاکسی‌تلفنی با روش سنتی فاقد مزیت رقابتی در برابر رقبایی همچون اسنپ و تپسی هستند و به‌ناچار سودآوری کمتر، فروش کمتر و درنهایت مبلغ فروش پایین‌تری دارند.

پرسش این است که مزیت رقابتی در بازاریابی چیست و چگونه یک شرکت به مزیت رقابتی دست پیدا می‌کند؟ مثلاً اسنپ چگونه توانست گوی سبقت را از رقبای سنتی خود برباید؟ پاسخ در مفهوم شایستگی‌های متمایز (distinctive competency) است. این مفهوم به معنای قابلیت‌های برتری است که یک شرکت در مقابل رقبای خویش دارد. راحتی در استفاده و قیمت‌های مشخص و متنوع می‌تواند شایستگی متمایز اسنپ باشد.

گام بعدی در کسب مزیت رقابتی، تبدیل شایستگی‌های محوری به مزایای متفاوت (different benefit) است. این مفهوم به معنای ویژگی متفاوت و منحصربه‌فرد کالاها و خدمات شرکت است که آن‌ها را از مشتریان کالا و خدمات رقبا مجزا می‌کند.

ارزش خلق‌شده توسط مشتریان: از مخاطبان به جامعه هدف
ظهور و گسترش اینترنت و شبکه‌های مجازی به مشتریان این امکان را داده که از طریق جوامع مجازی با یکدیگر مرتبط شوند. معمولاً این جوامع از افرادی با ویژگی مشترک تشکیل‌شده است که یکی از این ویژگی‌ها می‌تواند مصرف کالای به‌خصوصی باشد. مثلاً باشگاه ماشین‌بازها  یا شکم‌چران‌های شهر تهران.

این جوامع هم به‌صورت خودکار و هم به‌وسیله شرکت‌ها ایجاد می‌شوند و هر یک ویژگی‌ها و مشخصات خاص خود را دارند. مشتریان از طریق ایجاد محتوا و ارتباط با بقیه اعضا می‌توانند به خلق ارزش برای شرکت‌ها و محصولات مرتبط بپردازند و یا بر عکس.

ارزش خلق‌شده توسط مشتریان: شبکه‌های اجتماعی
ظهور و گسترش اینترنت (وب ۱ تا ۴) و همچنین فضای ابری یا cloud و به دنبال آن ظهور شبکه‌های اجتماعی، فرصت‌ها و چالش‌های بی‌شماری را برای کسب‌وکارها ایجاد کرده‌است. با استفاده از شبکه اجتماعی، هر کاربر می‌تواند یک رسانه باشد. شبکه‌های اجتماعی در نقش ابزاری برای ابراز وجود کاربران، سبب می‌شوند تا آن‌ها به بیان نظرات خود درباره کالا و خدمات شرکت‌ها بپردازد.

نظرات افراد در مورد کالا و خدمات شما در فضای مجازی می‌تواند جلب‌کننده اعتماد دیگر مشتریان باشد یا آن‌ها را از خرید منصرف کند. به دلیل ناشناس بودن افراد و ویژگی ویروسی شدن مطالب، برندها و شرکت‌ها و حتی افراد باید اصول و قواعد حضور موفق در این شبکه‌ها را بدانند.

ارزش از دیدگاه جامعه
شرکت‌ها در هر مکانی که تأسیس شوند، محیط خود را تحت تأثیر قرار می‌دهند. تأثیرات می‌تواند مثبت یا منفی یا ترکیبی از هر دو باشند؛ این تأثیر می‌تواند آن‌قدر قدرتمند و وسیع باشد که به از بین رفتن فرهنگ یا کسب‌وکاری خاص بیانجامد. برای مثال، فروشگاه‌های زنجیره‌ای بزرگ مانند هایپر استار، می‌توانند فروشگاه‌های کوچک محلی را از بین ببرند و حذف خرده‌فروشی‌ها و تغییر در فرهنگ خرید را سبب شوند.

ارزش در بازاریابی چیست؟

قوانین و مقررات، شرکت‌ها را به رعایت رفتارهای خاصی ملزم کرده است. فارغ از بحث الزام قانونی، برخی شرکت‌ها خود به انجام امور ابتکاری برای حمایت از جامعه می‌پردازند. استفاده از پلاستیک‌های قابل بازگشت به طبیعت توسط میدان‌های میوه و تره‌بار شهرداری تهران یکی از این موارد است. این قبیل کارها می‌تواند مبنایی باشد که شرکت‌ها از طریق آن‌ها خود را متمایز سازند.

معامله در بازاریابی چیست؟
واحد اندازه‌گیری بازاریابی، معامله نام دارد. درواقع معامله نمود عملی و فیزیکی مبادله است. اگر شرایط مبادله فراهم باشد (در قسمت مبادله شرح داده شد)، در گام بعدی معامله انجام می‌شود. برای تحقق هر معامله، وجود شرایط زیر لازم است:

۱٫ وجود حداقل دو کالای باارزش؛
۲٫ شرایطی که بر آن توافق به عمل آید؛
۳٫ زمان توافق؛
۴٫ مکان توافق.

مفهوم بازار و صنعت در بازاریابی چیست؟
مفهوم مبادله، به خلق مفهوم بازار می‌انجامد.

در تعریفی از آقای کاتلر، بازار، مجموعه‌ای از خریداران و فروشندگان بالقوه و بالفعل است که برای رفع نیازها و خواسته‌های خود از طریق فرایند مبادله با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنند.

البته بازار از سوی اقتصاددانان و جامعه شناسان هم تعریف‌شده که در این نوشتار به آن‌ها نمی‌پردازیم.

منظور از صنعت، مجموعه‌ای از شرکت‌هاست که ازنظر نوع فعالیتشان با یکدیگر شباهت دارند. شرکت‌ها معمولاً بر اساس بزرگ‌ترین منبع درآمدشان یا بزرگ‌ترین گروه مشتریانشان در صنعتی مشخص طبقه‌بندی می‌شوند.

بیشتر افراد ممکن است تصور کنند که فروشندگان بازارها را ایجاد می‌کنند؛ درحالی‌که برعکس، این مشتریان هستند که بار اصلی خلق یک بازار را بر عهده‌ دارند و به عبارتی تا تقاضایی نباشد عرضه‌کننده و بازاری شکل نمی‌گیرد. بر همین مبنا است که بازاریابان همیشه مطالعات خود را از سمت تقاضا انجام می‌دهند.

تحقیق بازار، قیمت‌گذاری، توسعه محصول و توزیع همواره از سمت تقاضا شروع و مطالعه می‌شود و سپس به سمت عرضه، مورد بررسی قرار می‌گیرد. البته این مطلب در شرایط عادی صادق است و در بازار ایران و کالاهای انحصاری همچون خودرو یا برخی محصولات کشاورزی، ممکن است عکس این قضیه اتفاق افتد. پس عرضه‌کنندگان خود بازارها را خلق می‌کنند.

بااین‌وجود، با گسترش فناوری اطلاعات و شبکه‌های اجتماعی، مشتریان بیش‌ازپیش از حق‌وحقوق خود آگاه شده‌اند و در این شرایط ارتباط با مشتریان و مدیریت، به‌منظور ایجاد وفاداری در آنان بسیار اهمیت دارد. در نیم قرن اخیر پاسخ به اینکه وظایف بازاریابی چیست و مشتریان چه حقوقی در برابر نظام آن دارند، در حال تغییر و توسعه است. بازاریابان باید از خود بپرسند که چگونه مشتریان، ما را تحت تأثیر قرار می‌دهند. آنگاه در فکر تأثیرگذاری بر مشتریان خویش باشند.

فرایند بازاریابی چیست؟
مدل‌های بسیاری در مورد فرایند و روش‌های آن تدوین‌شده است. یکی از انواع این مدل‌ها، فرایند ۵ مرحله‌ای یا گام‌های بنیادین بازاریابی است. بر طبق این مدل:

• در گام اول با استفاده از تحقیقات بازاریابی، در مورد مسائل پیش روی سازمان و پاسخ هر یک از مسائل انتخاب‌شده، اطلاعاتی گردآوری و تجزیه‌وتحلیل می‌شود

• در گام دوم با استفاده از اطلاعات به‌دست‌آمده از تحقیقات بازاریابی، فرایند بخش‌بندی بازار (segmentation)، هدف‌گیری (targeting) و موضع یابی (positioning) انجام می‌گیرد که مجموع این سه‌گام را از قرار دادن حرف اول واژه‌های نام‌برده، STP می‌نامند

• در گام سوم به تهیه‌ و تدوین آمیخته بازاریابی برای بخش‌های موردنظرمان می‌پردازیم. آمیخته بازاریابی در مبنایی‌ترین شکل خود به ۴Ps معروف است که از سرواژه‌های محصول (product)، قیمت (price)، شبکه توزیع (place) و ترویج (prom) تشکیل‌شده است

• در گام چهارم، استراتژی‌های تدوین‌شده پیاده‌سازی می‌شود. در این مرحله، با استفاده از تشکیل تیم‌هایی با وظایف مختلف و تدوین ساختار مناسب، به پیاده‌سازی موارد تعیین شده در گام‌های پیشین می‌پردازیم

• در گام پنجم، به کنترل فرایند از ابتدا می‌پردازیم و موارد اصلاحی را در قالب بازخورد در دل فرایند اعمال می‌کنیم.

فرآیند بازاریابی چیست؟

سیر تکاملی بازاریابی چیست؟
بنابر گفته انجمن علمی آمریکا، مارکتینگ در اواخر قرن نوزدهم شروع شد و سپس در طول قرن بیستم و بیست‌ویکم به رشد و تکامل خود رسید. هرچند خواننده‌ای که تجربه بازاریابی دارد، آن را علمی متحد و یکدست می‌داند، اما در عمل رویکردهای مختلفی برای آن وجود دارد.

در ادامه به معرفی و تشریح سیر تحول بازاریابی از زمان پیدایش تاکنون و فلسفه‌های غالب بر آن می‌پردازیم:

دوره‌ پیش از محصول در بازاریابی چیست؟
این دوران به قبل از ابداع خط تولید از سوی فورد و ماشین معروف مدل T بازمی‌گردد. در این دوره بازاریابی به معنای امروزی وجود نداشت و افراد معمولاً کالا و خدمات خود را از محیط خود و بعدها از طریق رابطه مستقیم با تولیدکننده تهیه می‌کردند. در این دوره، افراد انتخاب‌های محدودی ازنظر تنوع، رنگ و مواد به‌کاررفته داشتند؛ بااین‌حال، کالا به‌صورت سفارشی برای فرد تهیه می‌شد. برای مثال هر کس برای تهیه کفش نزد سازنده کفش می‌رفت و سازنده با مواد و تنوع محدود، دقیقاً کفشی مطابق با اندازه پای مشتری می‌ساخت. شاید بتوان فروشندگی مستقیم را حالتی پیشرفته‌تر از دوره‌گردان آن زمان دانست.

دوره پیش از بازاریابی چیست؟

دوره تولید محور در بازاریابی چیست؟
وقتی مارکتینگ را مطالعه می‌کنیم، اولین رویکردی که به لحاظ دانشگاهی با آن مواجهه می‌شویم رویکرد تولید محور به آن است. این رویکرد در اوایل قرن نوزدهم و با سرازیر شدن محصولات بسیار به‌سوی بازار شکل گرفت.

این دوره با ظهور انقلاب صنعتی و به‌موازات آن اختراع خط تولید توسط  فورد آغاز گردید. در این دوره، کالاهای یکسان و در مقادیر بالا با سرعتی بسیار بیشتر از قبل تولید می‌شدند. تقسیم‌ کار و ساده کردن مسئولیت‌ها در کارخانه‌ها به استاندارد شدن محصولات انجامید. هرچند این استانداردها به بهای کاهش تنوع محصولات تمام شد، اما درنهایت، محصولاتی که به‌صورت انبوه تولید می‌شدند قیمتی کمتر از محصولات سفارشی داشتند.

شاید شاخص‌ترین کالای تولیدشده در این دوره خودروی مدل T آقای فورد بود. رویای آقای فورد این بود که هرکس یک خودرو داشته باشد. این جمله بسیار معروف او تمامی مشخصات تاریخی آن دوره را در خود دارد: «مردم می‌توانند هر رنگی را انتخاب کنند، مشروط بر اینکه آن رنگ مشکی باشد».

پید‌است مارکتینگ در این دوره تقریباً بدون استفاده بود است. فرض اصلی در رویکرد تولید محور این است که مردم از محصولاتی باکیفیت عالی استقبال می‌کنند، به شرطی که در دسترس و ارزان‌قیمت باشد.

دوره تولید محور در بازاریابی چیست؟

در دهه ۱۹۳۰ و همراه با وفور کالا، محققین مشکل دیگری را کشف کردند و آن رساندن کالا به دست مصرف‌کننده بود. درواقع وجود فاصله مکانی میان مصرف‌کننده و تولیدکننده بر ترجیح مشتری به انتخاب کالا تأثیر داشت. از همین رو، مفاهیم لجستیک، توزیع و خرده‌فروشی به‌صورت گسترده‌ای با مدیریت بازاریابی پیوند خورد و در قالب place یا شبکه توزیع به‌عنوان یکی از عناصر آمیخته بازاریابی مطرح شد.

دوره محصول محور در بازاریابی چیست؟
فرض اساسی در این رویکرد آن است که مصرف‌کننده، خواهان کالایی است که ازنظر کیفیت، عملکرد و نوآوری نسبت به دیگر کالاها برتر باشد. تقسیم کالاها به کالاهای راحت و مقایسه‌ای درواقع بر مبنای همین رویکرد است. مبنای این تقسیم‌بندی هم آن است که مصرف‌کننده با تمامی کالاها به‌صورت یکسان برخورد نمی‌کند، این برخورد نابرابر در مبحث درگیری و نحوه تصمیم‌گیری مصرف‌کننده به‌صورت کامل بررسی می‌شود، اما باید گفت کالاهای راحت، کالاهایی هستند که مصرف‌کننده با حداقل صرف زمان و براساس عادت آن‌ها را می‌خرد؛ مانند خرید یک پاکت چیپس یا خمیردندان که معمولاً بعد از مدتی به یک عادت تبدیل‌ می‌شود.

کالای مقایسه‌ای، کالایی است که مصرف‌کننده مدت‌زمان بیشتری برای تصمیم‌گیری در مورد خریدن یا نخریدن به آن اختصاص می‌دهد. برای‌مثال، در زمان خرید ماشین لباسشویی، مصرف‌کننده، برندهای مختلف به همراه قیمت و امکانات را باهم مقایسه می‌کند. سپس به انتخاب یا انصراف (ممکن است منصرف شود) می‌پردازد. به عبارتی، درگیری مصرف‌کننده با این کالاها بیشتر از درگیری آن‌ها با کالاهای راحتی است (زمان اختصاص داده‌شده برای خرید یک پاکت چیپس و یک ماشین لباسشویی تمام‌خودکار را باهم مقایسه کنید).

در آخر، کالای ویژه یا اختصاصی کالایی است که منحصربه‌فرد و کمیاب است و مصرف‌کننده مدت‌زمان بسیاری را به بررسی آن می‌پردازد. برای مثال خودروی لامبورگینی که از هر مدل چند خودرو بیشتر ساخته نمی‌شود را می‌توان کالای ویژه نامید.

در برخی دسته‌بندی‌ها به کالای ناخواسته نیز اشاره می‌شود که منظور کالاهایی است که مصرف‌کننده اطلاعاتی درباره آن‌ها ندارد یا اگر هم داشته باشد، خریدار آن‌ها نیست. به‌عبارت دیگر، سطح درگیری مصرف‌کننده با این کالاها بسیار کم هست. باید دانست توجه زیاد به این رویکرد و ویژگی‌های محصول، منجر به خطای نزدیک‌بینی بازاریابی می‌انجامد.

نزدیک‌بینی در بازاریابی چیست؟
بسیاری از فروشندگان و تولیدکنندگان، به‌جای توجه به منافع و ارزش‌هایی که این کالا و خدمات برای مشتری به ارمغان می‌آورند، دل‌بسته ویژگی کالا و خدماتی می‌شوند که می‌فروشند یا تولید می‌کنند. این خطای بسیار مهلک که از نادیده انگاری مفاهیم اولیه در بازاریابی به وقوع می‌پیوندد، نزدیک‌بینی بازاریابی نام دارد. در این خطا افراد، نیاز، خواسته، تقاضا و تعریف و جایگاه هر یک را با یکدیگر اشتباه می‌گیرند. به بیانی دیگر بازاریابان تقاضا و خواسته را با نیاز مشتریان اشتباه می‌گیرند.

مثال بسیار معروفی دراین‌باره است که می‌گوید: «تله‌موشی بهتر بسازید، همه‌ دنیا مشتری شما خواهند شد.» درصورتی‌که نیاز مشتری، خلاص شدن از شر موش‌های موذی است. این نیاز از راه‌های گوناگونی مانند استفاده از تله‌موش قابل ارضا‌ست؛ هدف، ساخت تله‌موش نیست، بلکه تأمین نیاز مشتری است.

پس هدف باید ارضای بهتر نیاز مشتری باشد، نه چسبیدن به کالایی که هم‌اکنون برای رفع آن نیاز به کار می‌رود. بازاریابان باهوش‌تر به‌جای چسبیدن به ویژگی‌های کالا و خدمات خود، درپی خلق تجربه عالی برای مشتریان هستند.

دوره‌ فروش محور در بازاریابی چیست؟
در پایان جنگ جهانی دوم، بسیاری از شرکت‌ها خود را در موقعیت دشواری یافتند. تقاضای ناشی از جنگ کاهش‌یافته بود؛ بحران‌های اقتصادی و رکود در جریان بود و شرکت‌های موجود نیز با یکدیگر رقابت سختی داشتند. درمجموع این شرایط، شرکت‌ها را مجبور کرد تا فروش بیشتری داشته باشند و فلسفه‌ فروش و پدیده فروشنده حرفه‌ای در همین دوران متولد شد.

این فلسفه بیان می‌کند که مشتریان با تمایل خود خریدی انجام نمی‌دهند و شرکت باید به میزان وسیعی برای فروش و ترفیع محصولات خود تلاش کند. به بیانی دیگر، مشتریان را برای خرید بیشتر تحت‌فشار قرار دهد.

به وجود آمدن روش‌های فروش و اغوای مشتریان و تا حدودی تیره‌وتار شدن دیدگاه‌ها به بازاریابی در همین دوره اتفاق افتاد. بر این اساس، بازاریابی مترادف با فروش تحت‌فشار و فروشندگان حراف و سمجی بود که با هر دستاویزی می‌خواستند محصولات خود را به مشتریان بفروشند. عبارت معروف: فروش یخ به اسکیمو و شن و ماسه به بیابان‌نشین، مصداق بارزی از این فلسفه است؛ فروش محصولات به مشتریان بدون در نظر گرفتن نیاز و تمایل آن‌ها.

فیلم گرگ وال‌استریت، به‌خوبی دوران فروش و شرایط حاکم بر آن را به تصویر کشیده است. در این دوره فروش، محور همه‌چیز است و به‌نوعی شیادی و فریب، مزیت رقابتی فروشندگان به شمار می‌رود. این دوره تأثیرات منفی بسیاری بر بازاریابی به‌جا گذاشته است.

 

دوره بازاریابی اجتماعی چیست؟
براساس این مفهوم، شرکت‌ها نه‌تنها در برابر مشتریان خویش مسئول هستند، بلکه در برابر جامعه نیز مسئولیت دارند و باید منافع جامعه را نیز در هنگام خدمت‌رسانی در نظر بگیرند. به‌عبارتی‌دیگر، تأمین نیاز مشتریان مادامی انجام می‌گیرد که تضادی با منافع جامعه نداشته باشد.

بازاریابی اجتماعی در برابر محیط‌ زیست، رفتارهای مخرب خرید و درنهایت آینده بلندمدت مشتریان و جامعه مسئول است. شرکت، مصرف‌کنندگان و جامعه سه رکن اصلی آن هستند.

دوره بازاریابی کل نگر چیست؟
با شروع قرن ۲۱ و روندهای موجود، شرکت‌ها رفته‌رفته به بازاریابی به‌عنوان یک سیستم یک‌پارچه نگاه کردند که تمامی بخش‌های سازمان را در برمی‌گیرد. دیدگاه بازاریابی کل‌نگر، وظایف مختلف بازاریابی و ارتباطات درونی آن را در نظر می‌گیرد. چهار عنصر اصلی آن شامل بازاریابی‌های رابطه‌مند، یکپارچه، داخلی و عملیاتی است.

بازاریابی رابطه‌مند
هدف از رابطه‌مند بودن برقراری ارتباط دوسویه و بلندمدت با مشتریان است. بازاریابی رابطه‌مند به شرکت کمک می‌کند تا با مشتریان رابطه‌ای برد- برد برقرار کند. خلق برند قوی، حفظ و نگهداری مشتریان، وفاداری آن‌ها و برون‌سپاری اموری که شرکت در آن‌ها مزیت رقابتی ندارد از دیگر ویژگی‌‌های آن است. بازاریابی رابطه‌مند ابعادی چون شرکا، کانال‌های بازاریابی، مشتریان و کارکنان را شامل می‌شود و هدف آن ایجاد یک شبکه‌ بازاریابی است.

بازاریابی یکپارچه (IMC)
(IMC) یا منسجم به این معناست که تمامی فعالیت‌های بازاریابی شرکت باید در یک راستا و بر مبنای یک استراتژی هماهنگ باشد. به عبارتی، هر صدایی که از سازمان خارج می‌شود و هر عملی که سازمان انجام می‌دهد، باید با دیگر فعالیت‌های سازمان یکپارچگی و انسجام داشته باشد. بر همین مبنا، شرکت‌ها باید استراتژی‌های شبکه‌ بازاریابی خود را نیز یکپارچه سازند.

هدف اصلی از آن، خلق برندی یکدست است تا ناهمسانی شناختی مصرف‌کننده به حداقل برسد و مشتری به شرکت و محصولات آن اعتماد کند. برای مثال، اعتماد به هتلی که پیام‌های تبلیغاتی با لحن رسمی دارد، قیمت‌های بالایی طلب می‌کند، اما کارکنان آن با لباس غیررسمی فعالیت دارند و رنگ‌های روشن نیز به‌وفور در وب‌سایت هتل به‌کاررفته شده، برای مصرف‌کننده دشوار است.

بازاریابی داخلی
مفهوم بازاریابی داخلی به نقش کارکنان شرکت، از مدیرعامل گرفته تا کارکنان خط مقدم سازمان تأکید دارد. هیچ شرکتی نمی‌تواند با کارکنان آموزش ندیده و نا‌‌‌‌‌‌‌آماده به اهداف خود دست یابد. مبحث برندینگ کارفرما که بر نقش کارکنان در ساخت برندی قدرتمند تأکید دارد، برآمده از دل همین مفهوم است.

بازاریابی داخلی در حقیقت درپی هماهنگی عمودی بین واحد بازاریابی با مدیران ارشد و هماهنگی افقی با دیگر واحدهای شرکت است. بر اساس این مفهوم، کارکنان تمامی بخش‌ها و مدیران آن‌ها، در موفقیت یا شکست برنامه‌های بازاریابی نقش دارند و وظیفه بازاریابی تنها بر عهده بازاریابان نیست.

بازاریابی عملیاتی
این نوع به دنبال افزایش بهره‌وری سازمان از طریق راهکارهای بازاریابی است. در این رویکرد، متغیرهای محیطی همچون قوانین و مقررات، محیط زیست، مسائل اخلاقی، روندهای اجتماعی و تاثیرات زیست محیطی نیز مورد بررسی قرار می گیرد. مسئولیت‌پذیری مالی و مسئولیت‌پذیری اجتماعی دو بعد اصلی از بازاریابی اجتماعی هستند.

با از بین رفتن تمایز در بعد محصولات، شرکت‌های مختلف به دنبال متمایز کردن خود از طریق بازاریابی عملیاتی و مسئولیت‌های اجتماعی خویش هستند.

عوامل تغییردهنده مؤثر بر آینده بازاریابی چیست؟
با توجه به روندهایی که ظهور و بروز آن‌ها قطعی است و مطالعات علمی از آن‌ها حمایت می‌کند، می‌توانیم به تغییرات احتمالی در آینده‌ بازاریابی برسیم. البته چگونگی آینده آن موضوعی مبهم است. دراینجا به ۸ کلید ایجادکننده یا محرک تغییر در بازاریابی و در پی آن آینده کسب‌وکارها را معرفی می‌کنیم:

وفور کالا و کمبود مشتری
فرد ویرسما در کتاب خود با عنوان رهبران جدید بازار (new market leader) می‌نویسد که شرکت‌ها در شرایط سخت و دشواری قرارگرفته‌اند و بازاریابی، تنها راه بقا در این شرایط است. او برای اثبات حرفش به ۶ واقعیت اشاره می‌کند که عبارت‌اند از:

• گسترش و افزایش رقبا؛
• پخش و افشا شدن اطلاعاتی که زمانی راز شرکت‌ها بودند؛
• جهانی‌شدن نوآوری؛
• غرق شدن در اطلاعات و سردرگمی ناشی از آن؛
• کمتر شدن زمان مشتریان؛
• دشواری رشد کسب‌ و کار.

افزایش اطلاعات مصرف‌کنندگان نسبت به بازاریابان
برای دهه‌ها بازاریابان اطلاعات بیشتری در مقایسه با مشتریان در مورد محصول، شرکت و رقبا داشتند. اما با گسترش فناوری اطلاعات عملاً این مشتریان هستند که اطلاعات دقیق و کامل‌تری نسبت به بازاریابان دارند. این اتفاق تبدیل به رویکردی شده که توقعات و انتظارات مشتریان را بالابرده است.

در برابر این رویکرد، بازاریابان باید به افشای بیشتر اطلاعات بپردازند و به عبارتی ضدیت با این رویکرد جز خشم مشتریان و از دست دادن آن‌ها نتیجه‌ای ندارد و دیر یا زود اطلاعات منتشر خواهد شد. برای مثال، استفاده از روغن پالم در ترکیب محصولات غذایی یا گوشت‌های غیرمجاز در فراورده‌های پروتئینی خیلی زود باعث از بین رفتن شرکت‌های فعال در این صنعت شد.

تغییر در ترجیحات نسل‌ها و ارزش‌های آنان
با توجه به هرم جمعیتی ایران، نسل جوان و ترجیحات خاص آنان، شکاف‌های بیشماری را ایجاد کرده است. اختلاف فاحش علاقه‌ها و سلیقه‌های متولدین دهه‌ ۷۰ شمسی به بعد با نسل‌های پیش از خود، فرصت‌ها و تهدیدهای تازه‌ای را به وجود آورده است.

رواج اینترنت و تمایل به رفتارهای خرید آنلاین، وفاداری اندک به کالاها و خدمات، ذهن انتقادی و تمایل به دریافت خدمات رایگانِ بیشتر و … از ویژگی‌های نسل‌های جدید است که بازاریابان را به بازنگری در پیش‌فرض‌های سابق وامی دارد.

تغییر از بازاریابی با اهمیت کم به بازاریابی متمایز و با اهمیت
درگذشته، بازاریابی به‌عنوان یک ابزار تاکتیکی در کسب‌وکار مورداستفاده قرار می‌گرفت، اما قرارگرفتن آن در مرکز سازمان‌ها، سبب شد تا سازمان‌ها آن را به‌عنوان یک ابزار استراتژیک و مهم ببینند. استراتژیک بودن بازاریابی به معنای داشتن دیدی بلندمدت و قرار داشتن آن در سطح شرکت است. به نظر می‌رسد جمله «بازاریابی همه چیز است و همه چیز بازاریابی است» به مرحله عملی شدن، نزدیک و نزدیک‌تر می‌شود. برمبنای این تغییر، افزون بر بازاریابان، همه افراد سازمان وظیفه بازاریابی را بر عهده‌ دارند.

تغییر محیط اقتصادی
تغییرات اقتصادی در سطح جهانی و همچنین بروز رکود تورمی شدید در سطح کشور، شرایطی را فراهم آورده که مشتریان نسبت به قیمت حساس‌تر شده‌اند. بر همین مبنا، اهمیت مارکتینگ و جایگاه‌یابی، هر روز بیش‌تر و بیش‌تر می‌شود.

در همین شرایط، برخی شرکت‌ها ممکن است به دلیل مشکلات مالی درپی کاهش بودجه‌های خود باشند. در این میان، تعطیلی بخش بازاریابی، نخستین ایده‌ای است که به ذهن برخی مدیران می‌رسد.

هرچند کاهش بودجه در کوتاه‌مدت می‌تواند تاکتیک خوبی باشد، اما اعمال این تاکتیک در زمان و شرایط غلط، به وارد آمدن خسارات بسیار به شرکت و برند آن می‌انجامد.

روندهای جدید در بازاریابی چیست؟
بازاریابی مبتنی بر داده
بازاریابان برخلاف گذشته، باید تأثیر هر یک از تصمیمات و برنامه‌ها را بر سود شرکت شرح دهند. اینکه تغییرات آمیخته بازاریابی چه تأثیری در سود شرکت داشته یا کمپین تازه به اتمام رسیده شرکت چه میزان اثربخشی داشته است، جزو مواردی است که باید به‌صورت کمّی بیان شوند.

در این شرایط، سیستم اطلاعات بازاریابی، (MIS=Marketing Information System) به‌منظور شناسایی، رهگیری، ارزیابی و فراهم آوری سنجه‌های کلیدی از طریق بهینه کاوی باید طراحی و استقرار یابد. علم بازاریابی، داده محور و کاربرد ابزارهای کمّی همچون داده‌کاوی و کلان‌داده، همگی به دلیل وقوع این تغییرات صورت گرفته که به‌صورت مفصل در نوشته‌های بعدی بیان خواهد شد.

بازاریابی اینترنتی
ظهور عصر دیجیتال، راه و روش ارتباط انسان‌ها، مبادله و روش‌های خریدوفروش و در کل نحوه‌ زندگی را تغییر داده است. بر همین مبنا، بازاریابی نیز با استفاده از ابزارهای جدید با مخاطبین خود ارتباط برقرارمی‌کند که به این روش بازاریابی اینترنتی یا دیجیتال مارکتینگ می‌گویند. دیجیتال مارکتینگ شامل: بازاریابی محتوا، طراحی سایت، سئو، ایمیل مارکتینگ، تبلیغات گوگل و .. است. انتخاب این ابزار ها و راه ها باید بر اساس استراتژی سازمان، شرکت و برند انجام شود و برای این کار شما به یک استراتژیست بازاریابی دیجیتال احتیاج دارید تا با تدوین استراتژی مناسب کسب و کار را در فضای دیجیتال به سمتی هدایت کند که با استفاده هوشندانه از این ابزارهای دیجیتال به اهداف بازاریابی خود دست پیدا کند. 

کاربران وقت زیادی را به کار با گوشی همراه خود صرف می‌کنند و این امر فرصتی را برای بازاریابان و ارائه‌دهندگان کالا و خدمات برای استفاده از بازاریابی اینترنتی را فراهم می‌آورد. شبکه‌های اجتماعی، تبدیل به دنیایی موازی شده که اهمیتی همتای دنیای واقعی پیداکرده است. لذا بازاریابی اینترنتی اهمیت زیادی دارد.

چرا از اصطلاح Offering یا پیشنهاد در تعریف بازاریابی و بحث مدیریت بازاریابی استفاده می‌شود؟

بازاریابی سازمان‌های غیرانتفاعی
بازاریابی به بخش تعیین‌کننده‌ای در سازمان‌ها تبدیل شده است که بیش از این به آن نیازی نداشتند (یا خود را بی‌نیاز می‌دانستند). امروزه سازمان‌های بسیاری همچون بیمارستان‌ها، موزه‌ها، باغ‌وحش‌ها، دانشگاه‌ها و حتی گروه‌های موسیقی از مارکتینگ استفاده می‌کنند.

بازاریابی عصبی
بازاریابی عصبی به کاربرد ترکیبی از اصول، روش‌ها و ابزارهای علوم روانشناسی، مغز و اعصاب و عصب‌شناسی در زمان مطالعه مصرف‌کنندگان می‌پردازد. فرض اساسی آن این است که مصرف‌کنندگان از نیات درونی خود در رویارویی با محرک‌های بازاریابی آگاهی ندارند. به همین سبب از تکنیک‌هایی چون نقشه‌برداری مغز و تکنیک‌های رهگیری چشم برای آگاهی از این نیات استفاده می‌شود. شرکت‌های بزرگ برای پیش‌بینی رفتار مصرف‌کنندگان در برابر محرک‌های جدید (همچون شعار تبلیغاتی، رنگ محصول جدید، نگرش آن‌ها به شرکت و …) از این نوع استفاده می‌کنند.

بازاریابی عصبی چیست؟

بازاریابی ویروسی
بازاریابی ویروسی که از آن با عنوان بازاریابی همهمه‌ای یا دهان‌به‌دهان نیز یاد می‌شود، به کاربرد روش‌های عجیب‌و خنده‌دار برای برقراری ارتباط با مصرف‌کنندگان اشاره دارد. برخی افراد هدف اولیه‌ آن را سرگرم کردن مخاطب می‌دانند، اما بسیاری از شرکت‌ها از آن به منظور یادآوری بهتر برندشان استفاده می‌کنند.

علت این نام‌گذاری، سازوکار ویروس‌ها در تکثیر بسیار سریع است. در این نوع فرض شده است که چنانچه پیامی برای مخاطب جذاب باشد و توجه او را جلب کند، خود به پخش آن پیام خواهد پرداخت و این روند بارها و بارها تکرار خواهد شد؛ همانند طرز تولیدمثل یک ویروس.

پست‌ مدرنیسم و جنبه‌های منفی در بازاریابی چیست؟
در کنار تمامی فواید بازاریابی، استفاده نادرست از آن می‌تواند نتایج تاریکی را به بار آورد. ترویج مصرف‌گرایی شدید، اعتیاد به خرید و همچنین از مد انداختن عمدی و بی‌توجهی به قسمت‌هایی از بازار با سودآوری اندک می‌تواند برخی از جنبه‌های تاریک آن باشد. البته رویکرد بازاریابی اجتماعی برآن است تا این جنبه‌های منفی را از آن دور کند.

اقتصاددان معروف، گالبرایت، اساساً بازاریابی را چیزی جز تبلیغات شرکت‌های بزرگ نمی‌داند. ادعای محوری بازاریابی، تأمین نیازها و خواسته‌های مشتریان است و بنابر اعتقاد آقای گالبرایت، چنین استدلالی غلط است.

دیدگاه پست‌مدرن معتقد است که هیچ‌گونه رویکردی باعنوان بازاریابی اصولی یا درست وجود ندارد و رویکردهای موجود انتخاب بین بد و بدتر است. در واقع آن‌ها با این فرض بنیادین در مدرنیسم مخالف هستند که یک «بهترین راه» و یک «بهترین ابزار» وجود دارد. ازنظر آن‌ها این قدرتمندان هستند که بهترین‌ها را تعیین می‌کنند و دیگران مجبور به پذیرش انتخاب هستند.

بر همین مبنا، وقتی از بهترین رویکرد و اصول بازاریابی سخن می‌گوییم به اعتقاد آن‌ها این بهترین، ساخته‌ و پرداخته شرکت‌های بزرگ برای دستیابی به اهداف موردنظرشان است.

دانشمندان و چهره‌های شاخص این علم در جهان چه کسانی هستند؟
فیلیپ کاتلر
تعریف فیلیپ کاتلر از بازاریابی چیست؟

نامدارترین چهره در این حوزه کسی نیست جز آقای فیلیپ کاتلر. وی هر دو مدرک فوق لیسانس و دکتری خود را از دانشگاه ام آی تی و در رشته اقتصاد گرفته است.

کاتلر کتب بسیار مطرحی در زمینه مدیریت بازاریابی به نگارش درآورده که هر سال تجدید چاپ و به روزآوری می‌شوند. از وی بیش از ۱۰۰ مقاله مدیریت بازاریابی در معتبرترین نشریات کسب‌وکار جهان به چاپ رسیده است. فیلیپ کاتلر را به نوعی باید پدر بازاریابی جهان دانست.

کتاب های فیلیپ کاتلر

کوین لین کلر
تعریف کوین لین کلر از بازاریابی چیست؟

آقای کوین لین کلر یکی از شاخص‌ترین چهره‌های دانشگاهی در زمینه مارکتینگ و برندسازی در طول ۲۵ سال اخیر است. دوره‌های MBA را در دانشگاه دورتموند تدریس می‌کند. حوزه‌ عمومی مطالعات پروفسور کلر، استراتژی‌ و برندسازی است.

شهرت اصلی پروفسور کلر به خاطر موضوعات برندسازی است. کتاب ایشان با نام مدیریت استراتژیک برند در بسیاری از دانشگاه‌های مطرح دنیا تدریس می‌شود و به آن لقب «انجیل برند» را داده‌اند.

 

مایکل سولومون
تعریف مایکل سولومون از بازاریابی چیست؟

پروفسور سولومون یکی از شناخته‌شده‌ترین دانشمندان در حوزه‌ مارکتینگ و رفتار مصرف‌کننده است. موضوعات مورد علاقه ایشان رفتار مصرف‌کننده و سبک زندگی است. استراتژی‌های برندسازی، جنبه‌های نمادین محصول، روانشناسی مد، مدیریت بازاریابی خدمات و تحقیقات بصری از موضوعات موردعلاقه ایشان است. این دانشمند حوزه رفتارمصرف کننده، استاد مدعو بسیاری از دانشگاه‌های مطرح کسب‌وکار جهان هستند. کتاب رفتار مصرف‌کننده ایشان یکی از کتب برتر در زمینه رفتار مصرف‌کننده است که هرساله به‌روزرسانی و تجدید چاپ می‌شود.

دیوید آکر
تعریف دیوید آکر از بازاریابی چیست؟

دیوید آکر، اقتصاددان و مشاور برجسته مدیریت و نیز استاد دانشگاه برکلی در کالیفرنیا است. وی در حال حاضر مدیریت شرکت پرافت را بر عهده دارد.

ایشان مدرک دکترای خود در رشته مدیریت کسب‌‌وکار را از دانشگاه استفورد گرفته است. یکی از کتب پرمخاطب دیوید آکر، «دیدگاه‌های دیوید آکر در برندسازی» است که به عنوان یکی از ده کتاب برتر در سال ۲۰۱۱ انتخاب شده است.

کتاب دیدگاه های دیوید آکر در برندسازی

کتاب دیدگاه‌های دیوید آکر در برندسازی اثر دیوید آکر انتشارات آیلار

انجمن‌های علمی و وب‌سایت‌های برتر 
معمولاً دانشجویان و مدیران در هر رشته به دنبال موسسات و مراکز آموزشی مطرح حوزه خود هستند. وب‌سایت‌های برتر در زمینه مدیریت بازاریابی می‌تواند شما را از جدیدترین روندها و موضوعات آگاه سازد.

در زیر، لیستی از بهترین مراکز آموزش بازاریابی و کسب‌وکار در دنیا به همراه وب‌سایت‌های آن معرفی می‌شود. چنانچه سطح زبان انگلیسی شما در حد متوسط و بالاتر باشد، هر یک از موارد ذکر شده می‌تواند همچون کلاس درسی رایگان با کیفیتی جهانی برای شما عمل کند.

انجمن بازاریابی آمریکا
انجمن بازاریابی آمریکا (www.ama.org)، شناخته‌شده‌ترین انجمن در زمینه مارکتینگ است که تعاریف و سنجه‌های اعلام‌شده از سوی آن‌، درون تمامی کتب مبانی و اصول بازاریابی جای دارد. این انجمن دربرگیرنده‌ تعدادی از برترین نشریات علمی-پژوهشی در زمینه مدیریت بازاریابی و تحقیقات بازار است.

انجمن تحقیقات بازاریابی اروپا
ایزومار یا انجمن تحقیقات اروپا (www.esomar.org)، یک نهاد پیشرو در تحقیقات بازاریابی است که به افراد در زمینه انجام آن کمک می‌کند. هدف ایزومار، ارائه آموزش‌های یکسان در حوزه‌های مختلف تحقیقات بازاریابی است. ایزومار کدهای مختلف و یکپارچه‌ای برای یادگیری آن دارد.

وب‌سایت اسمارت اینسایت
وب‌سایت اسمارت اینسایت (www.smartinsights.com) یکی از معتبرترین مراجع جهت یادگیری بازاریابی اینترنتی است. درواقع این وب‌سایت پلتفرمی است که به اعضای خویش جهت برنامه‌ریزی، مدیریت بازاریابی و بهینه‌سازی فعالیت‌های آن کمک می‌کند. درون وب‌سایت قالب‌های بسیاری وجود دارد که با قدری تغییر و بومی‌سازی می‌توان آن‌ها را به عنوان بازاریابی اینترنتی در فضای کسب‌وکار ایران به کار گرفت.

وب‌سایت هاب اسپات
وب‌سایت هاب‌اسپات (hubspot) به‌عنوان مشاور و آژانس بازاریابی فعالیت می‌کند. این وب‌سایت به شرکت‌ها و افراد در زمینه مارکتینگ، مدیریت بازاریابی، فروش و خدمات پس از فروش و نیز مدیریت ارتباط با مشتریان کمک می‌کند.

مقالات این وب‌سایت به شکل فوق‌العاده‌ای آموزنده هستند و محتوایی بسیار غنی از سطح مقدماتی تا پیشرفته ارائه می‌دهند. در کنار آموزش‌ بازاریابی متنی، آموزش‌ بازاریابی ویدئویی این وب‌سایت نیز بسیار جذاب و در نوع خود منحصربه‌فرد است.

دانشگاه‌های مطرح  
مدرسه کسب و کار هاروار
بازاریابی چیست؟ مدرسه کسب و کار هاروارد 

یکی از شناخته‌شده‌ترین مراکز آموزشی کسب‌وکار است که بسیاری از مفاهیم و آموزه‌های فعلی کسب‌وکار از دل این مدرسه بیرون آمده است. نظریه رقابت مایکل پورتر، یکی از دستاوردهای مدرسه‌ کسب‌وکار هاروارد است.

در آخرین رده‌بندی سازمان آموزش عالی آمریکا در سال ۲۰۱۷، دانشکده‌ کسب‌وکار هاروارد به‌عنوان برترین دانشکده مدیریت، اقتصاد و تجارت انتخاب‌شده است.

مدرسه کسب‌وکار اسلون (دانشگاه MIT)
بازاریابی چیست؟ مدرسه کسب‌وکار اسلون 

مدرسه کسب‌وکار اسلون که زیرمجموعه دانشگاه ام آی تی است و در ایالات‌متحده‌ آمریکا قرار دارد تاکنون بالغ ‌بر بیست هزار فارغ‌التحصیل داشته است که شامل بسیاری از رهبران حوزه کسب‌وکار یا سیاست در بیش از ۹۰ کشور جهان هستند.

دانشکده اسلون به همراه دانشکده‌های بوث، هاروارد، کلاگ، کلمبیا و استنفورد و وارتون، گروه M7 یعنی مرکز عالی نخبگان مدیریت را تشکیل می‌دهد.

مدرسه کسب و کار لندن
مدرسه کسب و کار و بازاریابی لندن

مدرسه کسب‌وکار لندن یکی از کالج‌های دانشگاه لندن است که همواره به عنوان یکی از مراکز برتر آموزش مدیریت در دنیا شناخته شده‌است. یکی از ویژگی‌های بارز این مدرسه، دوره MBA آن است که همیشه در رده‌بندی‌های MBA به عنوان یکی از پنج دوره برتر در دنیا شناخته می‌شود. بر اساس رده‌بندی مؤسسه تایمز، دوره MBA  مدرسه بازرگانی لندن، عنوان نخست را در سال ۲۰۰۹ در میان تمام مدارس مدیریت دنیا کسب کرد.

نتیجه‌گیری
بازاریابی، مفهومی است پیچیده که همین پیچیدگی بسیاری را در فهم آن دچار سردرگمی کرده است. در این مقاله آموزش بازاریابی به بررسی تعاریف آن ازنظر بزرگانی همچون پیتر دارکر، فیلیپ کاتلر و مایکل سولومون پرداختیم.

بسیاری از افراد، مارکتینگ را با فروش اجباری، مراجعه ویزیتور‌‌‌ها، تبلیغات تکراری و ملال‌آور اشتباه می‌گیرند؛ درحالی‌که موارد بالا بخشی از ابزارهای آن است و نباید با مفهوم و اصول بازاریابی اشتباه گرفته شود. دراین مقاله آموزش بازاریابی، روندهای تاریخی و دوره‌های مختلف آن را مرور و بررسی کردیم؛ از دوران پیش از صنعتی تا دوره‌ محصول‌گرایی، فروش، مدیریت بازاریابی و … .

درنهایت مثال‌های کاربردی آورده شد که به دلیل ایرانی بودن مثال‌ها، می‌تواند بسیار آموزنده باشد.

آیا تاکنون با مباحثی مانند خلق ارزش، مبادله، تقاضا یا دیگر مفاهیم و اصول بازاریابی درگیر بوده‌اید؟ به نظر شما این مباحث چقدر می‌تواند کاربردی باشد و به شرکت‌ها در رشد کسب‌و‌کارشان کمک کند؟ لطفاً نظرات و پرسش‌های خود را با ما در میان بگذارید.

منابع:

ama

https://www.iranmodir.com/what-is-marketing/

 

  • رنگین کمان